Vous avez cherché: and cultural contexts (Anglais - Perse)

constructs of masculinity vary across historical and cultural contexts.
ساختار مردانگی در بافت‌های تاریخی و فرهنگی متفاوت است.

value (personal and cultural)
ارزش

"korea: a historical and cultural dictionary.
"korea: a historical and cultural dictionary.

now we all live in some kind of a social and cultural circle.
همه ماها در یه سری دایره های اجتماعی و فرهنگی

it has been nominated for registering in list of tourism and cultural heritage organization.
خراشاد به عنوان نخستین روستای هدف صنایع دستی کشور از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری معرفی شده‌است.

its preserved colonial center testifies to its rich architectural heritage and cultural vision.
مرکز شهر، نگهدارنده میراث غنی معماری و چشم انداز فرهنگی است.

we want to use science to overcome the national and cultural barriers, as it does at aims.
ما می خواهیم از علم برای غلبه بر موانع ملیتی و فرهنگی استفاده کنیم، همان طور که در aims هم این طور هست.

--> sputum may be swallowed or spat out, depending often on social and cultural factors.
--> ممکن است بسته به عوامل فرهنگی و یا اجتماعی برخی خلط را فرو برند یا اینکه تف کنند.

* international political culturology looks at how culture and cultural variables impact in international relations.
* فرهنگ‌شناسی سیاسی بین‌الملل - به نحوه تاثیر فرهنگ و متغیرهای فرهنگی در روابط بین‌الملل می‌پردازد.

agrabad is the central business district as well as the financial, commercial, and cultural hub of chittagong.
ناحیه مرکزی تجاری از نظر کاربری زمین، در مقایسه با سایر مناطق شهر، دارای بیشترین تراکم کاربری تجاری است.

the city is also the financial and cultural hub of a larger metropolitan area, with a population of around 2 million.
جمعیت برآورد شده فعلی مونته‌ویدئو ۱٬۳۴۹٬۰۰۰ نفر در منطقه حریم شهر و ۱٬۸۱۴٬۴۰۰ نفر در ناحیه بزرگتر پایتختی آن می‌باشد.

aleppo as the main host of the community, is a center of armenian long-running schools and cultural institutions.
حلب به عنوان کانون اصلی ازدحام ارامنه در سوریه، مرکز مدارس با سابقه و موسسات فرهنگی ارامنه است.

==significance==the first language of a child is part of their personal, social and cultural identity.
زبان اول یک کودک بخشی از هویت شخصی، اجتماعی و فرهنگی اواست.

. these strategies vary greatly from city to city and country to country based on social, political, economic and cultural patterns.
. این استراتژی‌ها از شهری به شهر دیگر و کشوری به کشور دیگر بر پایه الگوهای ¬اجتماعی،¬ سیاسی¬¬، اقتصادی ¬و¬ فرهنگی هر کدام ¬بسیار ¬متفاوت ¬است.

in sociology and cultural studies, a subculture is a group of people within a culture that differentiates itself from the larger culture to which it belongs.
خرده‌فرهنگ در اصطلاح دانش مردم شناسی به ارزش‌ها و هنجارهای متفاوت با ارزش‌ها و هنجارهای گروه اکثریّت که یک گروه درون جامعه‌ای بزرگ‌تر داراست.

at an international level the most common categorization of human rights has been to split them into civil and political rights, and economic, social and cultural rights.
رایج ترین آن در سطح بین‌المللی، شیوه‌ای از طبقه‌بندی است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرده است.

we're trying to be part of this global village, but at the same time we're revising ourselves through our cultural institutions and cultural development.
ما در تلاشیم که بخشی از این دهکدۀ جهانی باشیم، اما در عین حال از طریق توسعۀ فرهنگی و نهادهای فرهنگی مان ، در حال اصلاح خود هستیم.

the attitudes are openness and curiosity, the skills are empathy and verbal/non verbal communication, and the required knowledge is of cultural self awareness and cultural worldview frameworks.
نگرش ها باز بودن و کنجکاوی هستند، مهارت ها همدلی و ارتباطات کلامی / غیر کلامی هستند، و دانش مورد نیاز از خودآگاهی فرهنگی و چارچوب های دیدگاهی فرهنگی است.

"the kirgiz and their ethnogenetical historical and cultural connections", moscow, 1971, isbn 5-655-00518-2.
"the kirgiz and their ethnogenetical historical and cultural connections", moscow, 1971, isbn 5-655-00518-2.

===categorization===opponents of the indivisibility of human rights argue that economic, social and cultural rights are fundamentally different from civil and political rights and require completely different approaches.
مدافعان نظریه غیرقابل تفکیک بودن حقوق بشر، بر این باورند که حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با حقوق مدنی و سیاسی اساساً تفاوت دارند و لذا نیازمند روش‌ها و رویکردهای کاملاً متفاوتی در پرداختن به موضوع می‌باشند.