Vous avez cherché: bodyguards (Anglais - Perse)

he had all those bodyguards .
اون يک عالمه محافظ داشت .

they're only troop bodyguards.
اونها فقط محافظين قافله هستند

and i see you bring bodyguards .
و ميبينم که با خودت باديگارد هم آوردي .

finally she was caught by bodyguards.
اخرش هم محافظ ها گرفتنش

we were training bodyguards, not soldiers.
ما داشتيم به محافظين آموزش مي داديم نه به سربازها

we need stronger bodyguards in this troop.
ما تواين گروه به محافظان قويتري احتياج داريم

and bodyguards . expensive coats , dr zhivago .
و محافظ هاي شخصي کت هاي گرون مارک دکتر ژيواگو .

a troop needs bodyguards to do business!
! يك قافله براي تجارت احتياج به محافظ داره

how does a vampire have lycan bodyguards a gift .
چطوري يک خون آشام محافظ هاي گرگينه داره يک هديه ان .

and his bodyguards will have something to say about that .
و محافظينش مجبورم ميکنند که در موردش حرف بزنم .

are you sure you'll be safe without any bodyguards?
مطمئني که بدون محافظ در امان خواهي بود?

at least you three became bodyguards of the merchant.
لااقل شما سه تا نگهبانان تجار شديد

tell our workers and the bodyguards to help the wounded solders.
به محافظين و کارگرا بگو که به زخميها کمک کنن

although oh yi, mari, and hyeop bo were royal bodyguards,
گرچه اوه يي، ماري و هيوپ بو محافظان شخصي سلطنتي بودند

because lincoln had no bodyguards when he saw the theater procedure .
چون لينکولن باديگارد نداشت وقتي که تئاتر را توليد ميکرد .

although the royal bodyguards have been trained to fight the lron army,
گرچه گارد سلطنتي براي جنگيدن با اونا آموزش ديده

i, the commander of the bodyguards, have never received such report!
من، فرمانده گارد مخصوص، هرگز چنين گزارشي دريافت نکردم!

we should first figure out the transport route and the size of the bodyguards.
اول بايد مسير انتقال و تعداد نگهبانان را معين كنيم

and given the advanced state of islamization in mauritania, he will soon have to hire bodyguards to ensure his safety if a fatwa hasn't already been issued on him.
و با اسلامی‌تر شدن موریتانی، به زودی او باید محافظ شخصی‌ استخدام کند تا اینکه امنیت خود را تضمین کند، اگر تا حالا فتوایی بر ضدش صادر نشده باشد.

eight years five as my personal bodyguard .
، هشت سال . پنج سال به عنوان محافظ شخصيم .