Apprendre à traduire à partir d'exemples de traductions humaines.
De: Traduction automatique
Suggérer une meilleure traduction
Qualité :
Réalisées par des traducteurs professionnels, des entreprises, des pages web ou traductions disponibles gratuitement.
three kilos of potato and bread .
سه کيلو سيب زميني و نان .
Dernière mise à jour : 2011-10-24
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
they were out of potato salad , so l brought coleslaw .
، سالاد سيب زميني شون تموم شده بود . منم سالاد کَلَم گرفتم .
Dernière mise à jour : 2011-10-24
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
and corn-fields and noble buildings,
و [نیز] کشتزارها و خانههای نیکو
Dernière mise à jour : 2014-07-03
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
yeah , thats my famous chili and corn bread .
آهان ، اون عذاي مورد علاقه منه نون ذرت با فلفل سياه .
Dernière mise à jour : 2011-10-24
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
er ill have the clam chowder , fried chicken and baked potato and a chocolate chiffon pie .
يه سوپ صدف . مرغ سوخاري سيب زميني سرخ کرده و با مخلفات و پاي شکلات .
Dernière mise à jour : 2011-10-24
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
the humble potato -- and i've spent a long time, 25 years, preparing these.
سیب زمینی. و من زمان طولانی--25 سال-- را صرف درست کردن اینها کرده ام.
Dernière mise à jour : 2015-10-13
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
and corn-fields and palm-trees whereof the spathes are fine?
«و کشتزارهایی و خرماهایی (که) دستاوردهایشان لطیف (و) زود هضم است؟»
Dernière mise à jour : 2014-07-03
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
fredrick the great of prussia was very, very keen for the germans to adopt the potato and to eat it, because he realized that if you had two sources of carbohydrate, wheat and potatoes, you get less price volatility in bread.
فردریک کبیر -پادشاه کشور پروس- خیلی خیلی در میان آلمانی ها به زیرکی برای انتخاب سیب زمینی و تغذیه از آن مشهور بود ، به خاطر این که او فهمید اگر دو منبع کربوهیدرات وجود داشته باشد ، گندم و سیب زمینی، شما نوسانات قیمتی کمتری برای نان دارید.
Dernière mise à jour : 2015-10-13
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
and it was looking good for a while, but i left it outside, because you had to leave it outside to dry, and unfortunately i came back and there were snails eating the unhydrolyzed bits of potato.
تا یه مدتی خوب به نظر می رسید ولی وقتی بیرون گذاشتمش که خشک بشه وقتی برگشتم دیدم متاسفانه حلزون ها در حال خوردن تکه های هیدرولیز نشده سیبزمینی هستند.
Dernière mise à jour : 2015-10-13
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
"and corn-fields and date-palms with spathes near breaking (with the weight of fruit)?
«و کشتزارهایی و خرماهایی (که) دستاوردهایشان لطیف (و) زود هضم است؟»
Dernière mise à jour : 2014-07-03
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
Avertissement : un formatage HTML invisible est présent
and in the earth there are tracts side by side and gardens of grapes and corn and palm trees having one root and (others) having distinct roots-- they are watered with one water, and we make some of them excel others in fruit; most surely there are signs in this for a people who understand.
در روی زمین، قطعه زمینهائی در کنار هم قرار دارد (که خاک هر یک بایستهی محصولی و جنس هرکدام شایستهی منظوری است) و تاکستانها و کشتزارها و نخلستانهای یک پایه و دو پایه در آن موجود است که هر چند با یک نوع آب سیراب میگردند، امّا برخی را از لحاظ طعم بر برخی دیگر برتری میدهیم. بیگمان در این (اختلاف استعداد خاکها و جوراجوری درختها و گیاهها و دگرگونیهای میوهها و طعم آنها) نشانههائی (بر قدرت خدا) برای کسانی است که عقل خویش را به کار میگیرند. [[«قِطَعٌ»: جمع قِطعة، بخشها و پارهها. «مُتَجَاوِرَاتٌ»: کنار هم. نزدیک به هم. «قِطَعٌ مُتَجَاوِراتٌ»: مراد قطعههای مختلف و متفاوت زمین است. «زَرْعٌ»: کشت. مصدر است و در اینجا به معنی کشتزارها است. «صِنْوانٌ»: جمع صِنْو، همگون. یکپایه. «غَیْرُ صِنْوانٍ»: مختلف. دوپایه. «صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ»: درختانی که بیخ جداگانه دارند و مستقلّ از درختان همنوع خود هستند. یا این که: درختان همگون و همسان، و درختان مختلف و متفاوت. این معانی در صورتی است که واژه (صِنْوان) را تنها صفت (نَخیل) بدانیم. امّا اگر (صِنْوان) را به سبب عطف، صفت (نَخیل) و (زَرْع) و (جنّات) بشمار آوریم، یا این که آن را خبر مبتدای محذوف، مانند (کلّ) بدانیم معنی (صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ) عبارت خواهد بود از: درختان یکپایه و درختان دوپایه مصطلح در گیاهشناسی. بدین معنی که: برخی از درختان و گیاهان، ماده نرینه در یک درخت یا بوته، و ماده مادینه در یک درخت یا بوته دیگری است، و آنها را یکپایه میگویند، مانند درخت خرما. برخی از درختان و گیاهان هم، ماده نرینه و ماده مادینه هر دو بر یک درخت یا بوته است که بیشتر درختان و گیاهان بدین صورت بوده و آنها را دوپایه مینامند. حال ممکن است نرینه و مادینه در یک گل باشند، مانند بوته پنبه، و یا این که هر یک در گل جداگانهای باشند، از قبیل بوته کدو. «یُسْقی»: آبیاری میگردند. نائب فاعل ضمیر (هُوَ) است که به کلّ واحدی از (قِطَعٌ، جنّاتٌ، زَرْعٌ، نَخیلٌ) برمیگردد. «الأُکُلِ»: آنچه خورده میشود. دانه و میوه (انعام / 14، سبأ / 16).]]
Dernière mise à jour : 2014-07-03
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :