Vous avez cherché: cosmological (Anglais - Perse)

** "cosmological fine-tuning.
** "cosmological fine-tuning.

in cosmological terms, that was about 10 minutes ago.
از دید فلسفی اون حدود 10 دقیقه قبل بود

"cosmological inflation and large-scale structure".
"cosmological inflation and large-scale structure".

the two leading models are a cosmological constant and quintessence.
دو مدل راهنما، ثابت کیهان شناسی و کوینتسنس هستند.

and i would link that to something called the cosmological constant.
و من مایلم که آنرا مربوط به چیزی بدانم که نامیده می شود.

einstein later declared the cosmological constant the biggest blunder of his life.
بعدها اینشتین ثابت کیهانی را بزرگترین اشتباه زندگی خود خواند.

the cosmological principle states that on large scales the universe is homogeneous and isotropic.
اصل کیهان شناختی بیان می‌کند که در مقیاس بزرگ جهان همگن و همسانگرد است.

or is it a kind of serendipity that we cannot explain, like the cosmological constant?
یا اینکه این یک جور خوش شانسی است که ما نمی توانیم توضیحش بدهیم، مانند همان ؟

together with other cosmological data, these results implied that the geometry of the universe is flat.
این نتیجه به همراه داده‌های کیهانی دیگر نشان داد که هندسهٔ جهان ما تخت است.

a positive vacuum energy density resulting from a cosmological constant implies a negative pressure, and vice versa.
"observational evidence from supernovae for an accelerating universe and a cosmological constant".

if i were in this condition at any point before a few cosmological instants ago, i would be as isolated as a hermit.
اگرمن در هر زمان دیگری پیش از چند لحظه فلسفی پیش در این شرایط بودم من مثله یک آدم گوشه گیربودم

in physical cosmology, cosmic inflation, cosmological inflation, or just inflation is the exponential expansion of space in the early universe.
در کیهان‌شناسی فیزیکی، تورم کیهانی، پندام کیهانی یا تورم به انبساط جهان اولیه با سرعتی بسیار بیشتر از سرعت نور اشاره دارد.

== underlying assumptions ==the big bang theory depends on two major assumptions: the universality of physical laws and the cosmological principle.
نظریه مهبانگ بر دو فرض اساسی استوار است: جهان شمول بودن قوانین فیزیکی و اصل کیهان‌شناختی.

it models the universe as spatially flat and neglects ordinary matter, so the dynamics of the universe are dominated by the cosmological constant, thought to correspond to dark energy in our universe or the inflaton field in the early universe.
این پاسخ، جهانی را مدل می کند که از نظر فضایی تخت است و ماده معمولی را نادیده می گیرد، از این رو دینامیک جهان توسط ثابت کیهانی تسخیر شده است که گمان می رود مربوط به انرژی تاریک در جهان ما و یا میدان تورمی در جهان اولیه است.

however, assuming the cosmological principle that the universe is homogeneous and isotropic everywhere, every point in space is like every other point; hence, the metric tensor must be the same everywhere.
هرچند که بنا بر اصل کیهان‌شناختی جهان همگن و همسانگرد است و از این رو هر نقطه در فضا مانند نقاط دیگر خواهد بود؛ و در نتیجه تانسور متریک همه‌جا یکسان است.

since milgrom's original proposal, proponents of mond have claimed to successfully predict a variety of galactic phenomena that they state are difficult to understand as consequences of dark matter.[2][3] however, mond and its generalisations do not adequately account for observed properties of galaxy clusters, and no satisfactory cosmological model has been constructed from the hypothesis.
از زمان پیشنهاد اولیه milgrom ، طرفداران mond ادعا کرده اند که انواع پدیده های کهکشانی را که به گفته آنها دشوار است به عنوان پیامدهای ماده تاریک پیش بینی می کنند. [2] [3] با این حال ، mond و تعمیمات آن به اندازه کافی خصوصیات مشاهده شده خوشه های کهکشان را در بر نمی گیرد و هیچ مدل کیهان شناسی رضایت بخشی از فرضیه ساخته نشده است.