Vous avez cherché: expressive suppression (Anglais - Perse)

expressive .
اشاره‌کننده .

fire suppression
فرونشانی آتش

self expressive .
خود بيانگر .

thought suppression
سرکوب

expressive spaces may disturb us.
فضاهای اکسپرسیو شاید باعث آشفتگی ما شوند.

and then the fully expressive mebot.
و در نهایت نسخه نهایی می بوت

we have suppression . were making entry .
ميخوايم توقيف كنيم داريم وارد ميشيم .

no good . great specificity , but no suppression .
خوب نه علائم خوبن ولي متوقف نشده .

and, of course, expressive spaces are not mute.
و طبعا , فضاهای اکسپرسیو صامت نسیتند.

so again, i am a believer in the expressive.
پس باز هم ,من معتقد به ابرازهیجان هستم.

transient suppression in hybrid electric ship power systems
سرکوب گذرا در سیستم های قدرت کشتی الکتریکی هیبریدی

as junior commanders, to reward them for their suppression
، به عنوان فرماندهان رده دوم - معاون فرمانده اين رو در نظر ميگيرم براي پاداش متوقف کردن

its very expressive hand . the seal on the box worries me also .
دستش گوياي خيلي چيزاست . اين نشان روي جعبه خيلي منو نگران کرده .

no , sir . suppression measures have failed . we cant contain it .
نه ، قربان ، اقدامات براي جلوگيري از شيوع شكست خورده ما نميتونيم اونو توقف كنيم .

expressive spaces are not spaces that simply confirm what we already know.
فضاهای اکسپرسیو فضاهایی نیستند که ما قبلا با آنها آشنا شده ایم.

strategies in the control of an outbreak are containment or suppression, and mitigation.
استراتژی‌های کنترل شیوع یک بیماری عبارتند از مهار، سرکوب و کاهش.

and we just divide one by the other to produce something we call a suppression index.
و فقط یکی را بر دیگری تقسیم می کنیم تا چیزی ایجاد کنیم که آنرا شاخص سرکوب می نامیم.

jm: now you can actually look at the distribution of suppression indexes over whole populations.
جی ام: اکنون می توانید شاخص های توزیع سرکوب در کل جمعیت را ببینید.

this prejudice and resentment is an offspring of suppression and oppression and has not come about out of the blue.
این تعصب و قهر زاییده سرکوب و انقیاد است و از زیر بته به عمل نیامده.

if the suppression index is very, very, very small, then you very well might be being suppressed.
اگر شاخص سرکوب خیلی، خیلی، خیلی کوچک باشد، ممکن است به راحتی سرکوب شده باشید.