Vous avez cherché: fuse (Anglais - Perse)

fuse .
فتيله .

light the fuse . ill try .
روشنش كن دارم سعي ميكنم .

hitlers leaving . yeah , the fuse .
هيتلر داره ميره بله ، فيوز .

short fuse today, i guess.
چه خبر؟ چي تو فکرته؟ -

circuit - horizontal fuse (european)
circuit - فیوز افقی) اروپایی( stencils

if that cannons primed , set the fuse .
اگه توپخانهها مجهز شدند فتيله گذاري کنيد‏ .

fuse with the weapon and use its power .
با اسلحه يکي باش و قدرتت را متمرکز کن .

hell light the fuse on any explosive situation .
هر وقت جنگي اتفاق ميافته . اون سر و کله اش پيدا ميشه .

with which their skins and entrails will fuse,
(این آب جوشان آن‌چنان در بدنشان نفوذ می‌کند که) آنچه در درونشان است بدان گداخته و ذوب می‌گردد، و هم پوستهایشان. [[«یُصْهَرُ»: ذوب و گداخته می‌گردد. پخته می‌شود. «الْجُلُود»: جمع جِلد، پوستها.]]

anyone who watches television knows how to improvise a slow fuse.
هرکس که تلويزيون نگاه کنه مي دونه . که چطور يه فيوز تأخيري بسازه

unless he found a way to time delay the fuse on his rocket.
. مگر اينکه راهي براي شليک فشفشه پيدا کنه . مثل يه فيوز تأخيري

the fuse , the temperature , the point is the damned thing didnt go off .
دما ، فيوز ميتونن چيزايي باشن که باعث شدن اون کار نکنه .

too small to commence sustained hydrogen fusion, they have been granted star status on their ability to fuse deuterium.
بسیار کوچک برای آغاز یک همجوشی هسته‌ای پایدار هیدروژن هستند ولی به خاطر توانایی همجوشی دوتریوم عنوان ستاره را کسب کرده‌اند.

later on, rodin replaced one hand in the figures to fuse them together, in the same form as the smaller version.
بعدها رودن، یک دست را در پیکره‌ها جابه‌جا کرد تا آن‌ها را در فرمی مشابه فرم کوچک‌ترشان با یکدیگر ترکیب کند.

hijabs high is inspired by the stylish and dynamic global community of muslim women who fuse their identities and pronounce their place in the world everyday through beauty and fashion.
آنها در مورد موقعیت خود در جهان امروز و از زاویه زیبایی و مد سخن می گویند

when very large stars die, they create temperatures so high that protons begin to fuse in all sorts of exotic combinations, to form all the elements of the periodic table.
وقتی ستاره های خیلی بزرگ می میرند، دماهای بسیار بالایی پدید می آورند که پروتون ها شروع می کنند به گداخته شدن بصورت های ترکیبات مرموز و عجیب و غریب تا همه عناصر جدول تناوبی را تشکیل دهند.

on some operating systems, remote file systems can be mounted over ssh using tools such as sshfs (using fuse).
در برخی از سیستم‌عامل‌ها، سیستم‌فایل راه‌دور می‌تواند توسط ابزاری نظیر sshfs با استفاده از fuse بر روی سیستم محلی مونت شود.

all right , theres spare fuses in the crawl space .
بسیارخوب ، فیوزهای یدکی اون پشت مشت هان .