Vous avez cherché: intelligible (Anglais - Perse)

intelligible .
فهميدني .

more than intelligible .
، يک چيزي نوشته بود .

hed written something intelligible , .
اونو براي اولين بار ديدم .

and has taught him intelligible speech.
او را سخن‌گفتن آموخت.

all the parts of the document in red are not intelligible.
تمام قسمت های قرمزرنگ مدرک قابل فهم نیستند.

when i run it through my lab, this heat-mapping shows everything is intelligible.
موقعی که من آن را در آزمایشگاهم بررسی می کنم این نقشه طیفی نشان میدهد که همه چیز قابل درک است.

the receiver then extracts an intelligible signal for any known sender by combining the sender's code with the interference pattern, the receiver combines it with the codes of the senders.
سپس گیرنده سیگنال‌های قابل فهم برای هر فرستنده شناخته شده از طریق ترکیب کد با الگوی تداخل فرستنده را استخراج می‌کند، گیرندهان را با کدهای فرستنده ترکیب می‌کند.

azerbaijani is a dialect of the oghuz branch of turkic languages, and as such, is mutually intelligible with other oghuz dialects spoken in turkey, iran, turkmenistan, georgia, uzbekistan, afghanistan, russia, balkans and middle east.
ادبیات آذربایجانی به صورت دو طرفه با دیگر زبان‌های اغوز در ترکیه، ایران، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، گرجستان، ازبکستان، افغانستان، بالکان، روسیه و خاورمیانه قابل فهم و اشتراکاتی دارد.