Vous avez cherché: introducing (Anglais - Perse)

introducing the company
معرفی شرکت است.

am introducing my astoundishing , .
معرفي ميكنم .

"introducing political philosophy".
introducing political philosophy.

your message introducing yourself:
پیام شما برای معرفی خودتان:

i have the pleasure of introducing .
از اشنايي با شما خوشحالم .

introducing 2 cc of the protein complex .
من دو سي سي از پرتئين را وارد ميکنم .

introducing valkyr , the strength of freedom .
با معرفي عقاب ، پايدارکننده پيروزي .

and introducing me to all you wonderful people .
و شما آدماي شگفت انگيز را بهم معرفي کرده ، تشکر کنم .

where i have the tremendous honor of introducing .
جايي که به احترم سازنده ي اينجا جمع شديم .

surprise . thank you for the introducing of udre belikov .
سوپرايز براي معرفي کردن يودره بليکاف ممنون .

i mean , just in the first fiveminute sequence in introducing .
منظورم اينه که تو همون پنج دقيقه ي سکانس اول .

no , dont bother introducing yourself , cause shes not staying .
نه ، به خودتون زحمت معرفی ندید ، اون داره میره .

this is matt berlin interacting with leo, introducing leo to a new object.
مت برلین که در حال کار و تعامل با لئو است شی جدیدی را به لئو معرفی می کند.

you seat me beside a beautiful woman without introducing me , and you insult me .
تو منو کنار یه خانم زیبا نشوندی بدون اینکه منو بهش معرفی کنی . حالا هم میخوای منو اذیتم کنی .

master farshchian has played a decisive role in introducing iranian art to the international art scene.
استاد فرشچیان نقش مهمی را در معرفی هنر ایران به صحنه بین‌المللی هنر ایفا کرده است.

and i want to explain this to you by introducing you to six characters who i met while i was doing this research.
ومن میخوام این موضوع را با معرفی شش شخصیت براتون توضیح بدم که اونها را زمانیکه تحقیقاتم را انجام میدادم ملاقات کردم.

the carbon trust has worked with uk manufacturers on foods, shirts and detergents, introducing a co2 label in march 2007.
carbon trust با سازندگان انگلیسی غذا، پیراهن و مواد شوینده همکاری کرده و برچسب co2 را در مارچ ۲۰۰۷ معرفی کرد.

they can then carry out a 404 error fix by introducing a domain redirect, which will automatically direct users from the old web page to the current one.
سپس می توانند با معرفی یک تغییر مسیر دامنه ، که به طور خودکار کاربران را از صفحه وب قدیمی به صفحه فعلی هدایت می کند ، رفع خطای 404 را انجام دهند.

and fourth, someone has something you thought you knew everything about, but they're introducing a new angle of looking at it.
و چهارم شخصی است که چیزی را در لیست خود بیان کرده که شما فکر می کرده اید کاملا به آن تسلط دارید اما او در لیست خود از زاویه دیگری به این موضوع نگریسته

in developing countries, childhood mortality rates related to respiratory and diarrheal diseases can be reduced by introducing simple behavioral changes, such as hand washing with soap.
در کشورهای در حال توسعه، نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری‌های تنفسی و اسهالی کودکان با ترویج تغییرات ساده رفتاری مانند شستن دست با صابون، می تواند کاهش یابد.