Vous avez cherché: is it obligatory to have a source of emulation (Anglais - Perse)

fear is a source of urgency.
ترس سرچشمه‌ی فوریت است.

he will continue to be a source of trouble.
بازم برامون دردسر درست ميکنه

who would continue to be a source of trouble?
که ميتونست باعث اتفاقات ناگواري بشه ؟

kim woo jing is a source of trouble for you and me both
کيم وو جينگ منبع دردسر براي هر دوي ماست

and it is surely a source of grief for the unbelievers.
آخر قرآن، مایه‌ی حسرت و سبب اندوه کافران است. [[«إِنَّهُ»: این که قرآن.]]

his faith was a source of strength .
ايمانش منبع قدرتش بود .

===seal oil===seal oil is a source of epa, dpa, and dha.
روغن خوک آبی یک منبع غنی ازepa و dpa و dha است.

hence a cable is almost always a source of reactive power.
از این رو یک کابل تقریباً همیشه یک منبع توان راکتیو است.

a source of enjoyment for you and for your animals.
[تا وسيله‌] استفاده براى شما و دامهايتان باشد.

it will be a source of bitter regret for those who deny the truth --
آخر قرآن، مایه‌ی حسرت و سبب اندوه کافران است. [[«إِنَّهُ»: این که قرآن.]]

open source projects tend to have a momentum of their own.
پروژه های منابع آزاد گرایش به شتاب گرفتن و پیشرفت دارند.

the method is based on neutron activation and therefore requires a source of neutrons.
این روش که برپایه کنشوری نوترون است به یک منبع نوترون نیازمند است.

they have taken other gods instead of allah that they may be a source of strength for them.
(این گونه افراد) بجز خدا، معبودهائی برای خود برگزیده‌اند تا این که چنین معبودهائی مایه‌ی عزّت و احترام (دنیوی و اخروی) ایشان گردند. (در دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری کنند). [[«عِزّاً»: مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار می‌رود.]]

and they have taken gods besides allah, that they should be to them a source of strength;
(این گونه افراد) بجز خدا، معبودهائی برای خود برگزیده‌اند تا این که چنین معبودهائی مایه‌ی عزّت و احترام (دنیوی و اخروی) ایشان گردند. (در دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری کنند). [[«عِزّاً»: مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار می‌رود.]]

they have taken gods besides allah that they may be a [source of] might to them.
(این گونه افراد) بجز خدا، معبودهائی برای خود برگزیده‌اند تا این که چنین معبودهائی مایه‌ی عزّت و احترام (دنیوی و اخروی) ایشان گردند. (در دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری کنند). [[«عِزّاً»: مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار می‌رود.]]

the thing that was a source of shame was actually a source of enlightenment.
چیزی که منبع شرم بود در واقع منبعی از روشنگری بود.

panama has made it obligatory to wear a face mask whenever going outside, while also recommending the manufacture of a homemade face mask for those who cannot purchase face masks.
پاناما پوشیدن ماسک در هنگام بیرون رفتن را اجباری کرده است و به کسانی که نمی‌توانند ماسک بخرند، توصیه کرده است که خودشان ماسک خانگی درست کنند.

and they have taken besides allah [false] deities that they would be for them [a source of] honor.
(این گونه افراد) بجز خدا، معبودهائی برای خود برگزیده‌اند تا این که چنین معبودهائی مایه‌ی عزّت و احترام (دنیوی و اخروی) ایشان گردند. (در دنیا در رفع مشکلات یاریشان دهند، و در آخرت برایشان شفاعت و میانجیگری کنند). [[«عِزّاً»: مصدر است و برای مفرد و مثنّی و جمع و مذکّر و مؤنّث یکسان به کار می‌رود.]]

there must be a source of these sandstorms. three sources for this combined natural and human disaster have been identified so far.
راه حل مواجهه با این پدیده چیست؟ آیا در کوتاه مدت و بلند مدت راهی برای حل این بحران زیست محیطی وجود دارد؟

during the war, the snb received $440m in gold from nazi sources, of which $316m is estimated to have been looted.
در زمان جنگ این بانک طلا به ارزش ۴۴۰ میلیون دلار را از نازی‌ها دریافت کرد که ۳۶۱ میلیون آن طلای دزیده شده بود.