Vous avez cherché: it's just kind of like an existence (Anglais - Perse)

it's kind of like genomics.
نوعی ژن شناسی است.

it... it's kind of like when a film camera
... اين ... اين يه جورايي مثه زماني مي موني که يه دوربين -

. . .it kind of looks like an old potato.
يه سيب زميني گنديده ميبيني…

well, i guess it's kind of like a bunker.
خوب ، فكر كنم اون يجور پناهگاهه

it just kind of did . cant help it .
پيش اومد ديگه کمکي بهش نميکنه .

it's kind of like a new approach to desktop computing.
این یه راه جدیدی برای کار کردن با کامپیوتر است.

i kind of like it .
فکر کنم اينجا را دوست داري .

and it might be that you kind of like that.
و این تغییر ممکنه برای شما خوشایند باشه.

it's not that strove for mediocrity, it's just that the s used to be written differently, kind of like an f.
تلاش برای حد متوسط هم نبود، فقط مانند متفاوت نوشتن s بود، یا چیزی شبیه f.

he's kind of like the guy i went to see that with.
ديويد از اون آدم هاييه كه دوست دارم اين سريال رو باهاش ببينم

and something about it just kind of drew me towards it.
و نکته ای در این کتاب وجود داشت که به هر دلیل مرا به سمت خود جذب می کرد.

so you can log in through the browser, and it's kind of like skype on wheels.
بنابراین می‌توانید از طریق مرورگر، وارد سیستم شوید، و یه جورایی شبیه اسکایپ روی چرخ است.

because i dont know what kind of asshole acts like an asshole .
چون منم گيج شدم که کدوم يکي از اين عوضيا مثل کدوم عوضي ديگه اي رفتار ميکنه .

'cause i'd kind of like to talk to him.
. چون من بايد باهاش حرف بزنم

kind of like a best friend , just bigger .
درست مثل دو تا دوست ولي بيشتر .

i think they kind of like to look at art.
فکر کنم یک جورایی دوست دارند به هنر بنگرند.

im just kind of dating a little right now .
من الان فقط يک قرار تقريبا عاشقانه دارم .

. . .having a roommate is just kind of pathe
…ديگه هم اتاقي داشتن يه جورايي به نظر پست…

and adults' attention and consciousness look kind of like a spotlight.
و توجه و خودآگاهی بزرگسالان بنوعی شبیه یک نقطه نور است.

and basically the reaction tends to be kind of like this.
و واکنش آن ها تقریبا این گونه بود.