Vous avez cherché: lack (Anglais - Perse)

lack .
احتياج .

lack of energy
فقدان انرژی

i lack definition .
من تو تعريف نيستم .

and your lack of one .
و اين که تو کمبود زندگي جنسي داري .

lack of commitment, son.
تو هميشه در مقابل درس هات هم مقاومت مي کردي -

we have lack of soldiers.
اما ما نفرات كم داريم

and the lack of i.d.
و کارت شناسايي هم نداشتن

lack of attention all the time
درد باعث می شود مردم تغییر کنند

because of lack fo argilite.
چون مواد اوليه كمي داريم

it's my lack of virtue.
اين بخواطر عدم وجود ايمان در من بود

for lack of a fistful of dirt.
به خاطر كمبود يك مشت از ان كثافت

although they all lack certain minerals
گرچه در اونها مواد معدني کمي وجود داره

2. lack of awareness of the people
2. عدم آگاهی مردم

so even though we say we have lack , .
اینکه می گیم دچار کمبودیم بخاطر اینه که .

but with my lack of experience and wisdom,
هر کاري کنم با زيان روبرو ميشم,

lack a duct system lack a duct system
لایه بازل

its mercy , compassion , and forgiveness i lack .
عقل و منطق دارم .

he was released in march for lack of evidence.
کریستین هم، از جمله طرفداران پیگنیزم بود.

i think the lack of appetite has damaged her stamina
من فکر میکنم فقدان اشتها به بنیه ایشان صدمه بزند

lack of supplies is continuing to weaken our main units .
فقدان تجهيزات داره نيروهامون را تضعيف ميکنه .