Vous avez cherché: mere jaan (Anglais - Perse)

mere .
آب راکد .

mere jaan ma ap par qurban
یوازې جان ما اپ par qurban

i love you to meri jaan
دوستت دارم به مری جان

and not by mere chance .
نه فقط از روي شانس .

drive safe love you jaan
رانندگی ایمن خوش تیپ دوستت دارم جان

drive safe handsome love you jaan
رانندگی ایمن خوش تیپ دوستت دارم جان

our chariots mere chess pieces .
ارابه جنگي ما قطعات شطرنج را انحصاري ميكنه .

live off another . a mere parasite .
بايد در جسم ديگري زندگي كنم درست مثل يک انگل .

from mere slave to imperial guard.
. كه الآن گارد سلطنتي شده

how dare a mere kitchen lady come here?!
چطور یک بانوی معمولی آشپزخانه جرأت کرده بیاید اینجا؟

a mere physical lady dared her to game and...
...یک بانوی پزشک، تنها مبادرت به بازی با او کرده

a mere merchant put an emperor on the throne,
يك بازرگان خالي اپراطور شد

and they say: lo! this is mere magic;
و خواهند گفت: این (چیزی که ما می‌بینیم) جز جادوی آشکار و روشنی نیست. [[«إِنْ هذا ...»: (نگا: مائده / 110، انعام / 7، یونس / 76، هود / 7، نمل / 13، سبأ / 43).]]

a mere shipyard slave couldn't have had a chance
يه برده ي کشتي ساز شانس اين که

freeloading even a mere two copper coins' worth of food.
حتي دو سكه مسي هم براي غذا خوردن نداره

even though she's a mere court lady she tells me food stories
با اینکه او فقط یک بانوی دربار است برای من داستان های زیادی در مورد غذاها

created man, out of a (mere) clot of congealed blood:
[همان که] انسان را از علق به وجود آورد.

sir! though i'm a mere kitchen lady i'm someone who prepares dishes
سرورم! درسته که من فقط یک بانوی آشپزخانه هستم ولی من کسی هستم که غذاها رو آماده میکنم