Vous avez cherché: on the diagnostics side (Anglais - Perse)

on the side .
از گوشه .

on the other side .
. و در طرف ديگر .

its on the wrong side .
طرفش را اشتباهي گذاشتند .

on the fiip side , however , .
، با اين وجود ، از طرف ديگر .

fire out on the north side .
آتش در قسمت شمالي است .

roxy , columbias on the west side .
رکسي ، کلمبيا ضلع غربيه .

300 below on the night side .
توي قسمت شب 300 تا كمتر .

see ya on the other side, son.
. اونطرف مي بينمت ، پسر

on the other side of that glass
اتاق اونور

except those on the right side.
بجز ياران دست راست:

look on the bright side yes , i know .
به سمت نور نگاه کن ـ بله ميدونم .

let it go . were on the same side , here .
بيا بريم ما الان طرف همديگه ايم .

a double outhouse over here on the side.
یک مستراح در آن بالا ، آن طرف قرار داره.

and you see these recipes on the side?
و این دستورات آشپزی را در حاشیه می‌بینید ؟

- careful. - catch you on the flip side.
مراقب باش- -فردا ميبينمت

decreased on the left side, labored but stable.
کاهش پيدا کرده اما پايداره

on the right-hand side you see a grasshopper.
در سمت راستی‌ یه ملخ می‌بینید، که در دنیا آدمایی‌ هستند که از اونا میخورند، نه بخاطر اینکه گرسنه‌اند،

. . .with russian dressing and pickles on the side.
با مخلفات روسي و خيار شور اضافي...

all right , i make 700 degrees on the day side .
باشه ميكنمش 700 درجه توي نور روز .

please choose the output format on the left side.
لطفاً ، قالب خروجی را از سمت چپ انتخاب کنید.