Réalisées par des traducteurs professionnels, des entreprises, des pages web ou traductions disponibles gratuitement.
yet they were ordered to worship allah alone, making the religion his sincerely, upright, and to establish their prayers and to pay the obligatory charity. that is indeed the religion of straightness.
در حالی که جز این بدیشان دستور داده نشده است که مخلصانه و حقگرایانه خدای را بپرستند و تنها شریعت او را آئین (خود) بدانند، و نماز را چنان که باید بخوانند، و زکات را (به تمام و کمال) بپردازند. آئین راستین و ارزشمند این است و بس. [[«وَ مَآ أُمِرُوا إِلاّ لِیَعْبُدُوا اللهَ»: حرف واو، حالیّه است. حرف (لِ) به معنی (أَنْ) است، و تقدیر چنین است: إِلاّ بِأَنْ یَعْبُدُوا اللهَ. «مُخْلِصِینَ»: مخلصانه (نگا: اعراف / 29، یونس / 22، عنکبوت / 65). «حُنَفَآءَ»: حقگرایانه (نگا: حجّ / 31). «مُخْلِصِینَ ... حُنَفَآءَ»: حال اوّل و دوم ضمیر فاعلی (و) هستند. «دِینُ الْقَیِّمَةِ»: آئین راست و درست. دین ارزشمند. اضافه موصوف به صفت است. مانند مسجدالجامع، مسجدالحرام، دارالآخره (نگا: یوسف / 109، نحل / 30)، عذاب الحریق (نگا: آلعمران / 181، انفال / 50). ذکر (ه) برای مبالغه است (نگا: روحالبیان. روحالمعانی).]]