Vous avez cherché: fender (Espagnol - Perse)

fender.
فندر

¡fender!
-فِندر) )!

sr. fender.
قربان ، من دچاره يه مشکل کوچيکي شدم

¡cállate, fender!
ميتوني ، (فِندر)

- ¡fender, corre!
-اونو ميشناسي؟

¡fender! ¿has adelgazado?
هي ، (فِندر) ، پايين تنه ات رو گم کردي؟

- ¿lo conoces? ¡fender!
(فِندر) منتظرم باش

a las antigüedades, como fender...
- خُب ، اگه مثل (فِندر) از مُد افتاده باشي ...

- fender me invitó. - ¿y?
. جولي " ؛ " فندر " ؛ دعوتم کرده " - خوب که چي ؟

fender, como en fender financial.
فندر " رو ميگم ؛ " رئيس موسسه ي مالي " فندر " ؟

peavey? me gusta mi fender.
-همين فندرم رو دوست دارم.

¡fender! ¡sal de mi cuarto!
(فِندر) ، از اتاق من برو بيرون!

vamos, reparemos a fender... otra vez.
حالا ، تمومش کن ، بيا (فِندر) رو دوباره درست کنيم

¡un billete adonde sea! ¿fender?
(فِندر)؟

siempre me gustó más la gibson que la fender.
من هميشه گيبسون رو بيشتر از فندر دوست داشتم

hola, señoras. fender von manivelen, a su servicio.
سلام خانم ها (فِندر) در خدمت شماست

una muy dañada y maltratada fender color verde marino observandolo.
يك گيتار "فندر" به رنگ سبز كف دريا ...كه بطور مخوفي صدمه ديده ...داره خيره به اون نگاه مي‌كنه

sin mencionar las camillas de hospital y los tapones para nariz un pastel sin comer y los secretos susurrados y las fender stratocasters y quizás una ocasional pieza de ficción.
...سواي از تخت چرخدار بيمارستان ... و گيره‌هاي بيني ... ...و شيريني دانماركي خورده نشده...