Vous avez cherché: الماس ها در کار (Perse - Anglais)

وقفه در کار .
work stoppage .

امنیت در کار
safety at work

تعطيل در کار .
work stoppage .

انتخابی در کار نیست
there's no choice

. نوشيدني در کار نيست
you don't drink.

پس پولي در کار نيست؟
so no money at all?

باز پرداختي در کار نيست .
no refunds .

، در کار سازمانهاي غيرانتفاعي .
ln the nonprofit organizations affair , .

اگر حادثه اي در کار باشه .
if it even was an accident .

و نیرنگی سترگ در کار آوردند
"and they have devised a tremendous plot.

اين شخصيه احمقدعوتي در کار نيست .
its private fool , no invitation .

مداخله در کار تماشاگران و بازیکنان
kibitz to watchers and players

، مامان ، بستني در کار نيست .
theres no ice cream , mama .

ببين . اسلحه در کار نباشه ، باشه .
look . no guns . okay .

بازي در كار نيست .
its no game .

براينيي در كار نيست .
there is no briony .

پس توطئه اي در كار نبود
there wasn't any plot.

جعبه اي در كار نخواهد بود .
no case .

بفرماييد . خدمتكاري در كار نيست .
there . there are no servants .

و در كار من شريكش گردان.
and let him share my task