Vous avez cherché: من تو را از مرگ نجات دادم (Perse - Anglais)

من تو را از میان مرگ در بین گلادیاتور ها نجات دادم
i have brought you back from the grave of the gladiators,

من تو را نجات ميدم.
i'll save you.

آنجور نايست و به من خيره شو تو را از مرگ نجات دادم .
well , dont stand there gaping ive saved your life , you know .

من تو را .
i shall make you .

من فقط زندگي لعنتي تو را نجات دادم .
i just saved your fucking life .

من تو را از دست نميدم .
im not losing you .

زودباش ، من زندگي تو را نجات دادم ، نه .
come on , i saved your life , didnt i .

من تو نه دقيقه آخر . تو را از دست اون مزاحم نجات دادم .
l saved you the drag of the nine last minutes .

من تو را از داخل روستا دیدم .
i saw you from the village .

ببين ، متاسفم من تو را از هرچي .
look , im sorry l dragged you away .

من تو را تا حد مرگ شکست ميدهم .
ill crush you .

اما من تو را از خانواده خود ميدانم
but i never thought of you as anything other than family.

من تو را از انسان بودن آزاد ميكنم .
i release you from your human bonds .

من تو را از همه پروندهها کاملا پاک کردم .
i have kept you completely off the books .

ما برای زنده ماندن تلاش میکنیم ...من میونگ رو از مرگ نجات دادم
we are the living source i saved myeong from death

پس وقتي که من تو را از قايق بيرون کشيدم .
so when i pulled you off the boat .

من تو را آشکاراديدم و اونا تو را از من گرفتن .
i barely saw you , and they took you away from me .

در طول تمام زندگيت من تو را از گرفتاريها رها ميكردم .
all your life , lve been getting you out of scrapes .

جيگساو مرده . چند نفر را من تاحالا از مرگ نجات دادمها .
jigsaw is dead . how many vies i saved .

اگر او را نجات ندهی من تو را میکشم
you'll die at my hands if you can't save him!