Apprendre à traduire à partir d'exemples de traductions humaines.
Réalisées par des traducteurs professionnels, des entreprises, des pages web ou traductions disponibles gratuitement.
نميخواستم مزاحم بشم
दखल नहीं देना चाहता था।
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
مزاحم حرف زدنتون شدم ؟
हस्तक्षेप कर रहा हूँ?
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
اي، اي، اي مزاحم لعنتي
आप पिछवाड़े में एक दर्द कर रहे हैं।
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
. اجازه ندين مزاحم بحثتون بشم
मेरे कारण बीच में न रुकें।
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
خانمها و آقايان ببخشيد مزاحم ميشم
ladies and gentlemen, disturb करने के लिए सॉरी...
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
توي بخش آ-24 چند تا مزاحم داريم!
सेक्शन ए-24 में घुसपैठिए हैं!
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
یا مستمندی خاک نشین؛
खाना खिलाना
Dernière mise à jour : 2014-07-03
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
،ببخشيد که مزاحم شامتون شدم . ولي يه خبري داريم
खाने में व्यवधान डालने का खेद है, पर खबर मिली है।
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
وقتي تو مياي اينجا و مزاحم مي شي تمام تمرکز منو بهم ميريزي
जब तुम यहां आती और हस्तक्षेप करती हो, तुम मेरी एकाग्रता तोड़ती हो.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
يه مزاحم تو تالار اصليه. -جهش يافته ها کجاند؟
हम मुख्य प्रांगण में एक घुसपैठिया है.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
عذر مي خوام مزاحم ميشم خانوم يه هواپيماي ثبت نشده ديديم که نزديک ميشه
आपको परेशान करने के लिए क्षमा करें, मैडम. हम कुछ अपंजीकृत विमान आ रहा है देखा.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
خروجي رآکتور هسته اي رو به 100 درصد برسون و حواست باشه کسي مزاحم من نشه.
100% उत्पादन के लिए परमाणु रिएक्टर को बंद करें. और यकीन करना, मैं परेशान नहीं हूँ.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
من اگه 5 دقيقه قبل از اينکه مزاحم بشي آرامش داشته باشم، خيلي شانس آوردم
मुझे शांति के पाँच मिनट भी दे दो तो मेरा सौभाग्य होगा...
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
سرنخي چيزي بدست آوردين ؟ - . هيچ نشونه اي از مزاحم بدست نيومده -
~ क्या कोई निशान घुसपैठियों ट्रेस.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
شما باید از منطقه ای که بهتون سپرده شده مراقبت کنین. درگیر نشین.
आप अपनी जमीन पकड़ करने के लिए कर रहे हैं.
Dernière mise à jour : 2017-10-12
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
اگر به کار انداخته شود، در صورتی که در حال مکالمه یا در حالت مزاحم نشوید باشید، همهی تماسهای دریافتی به میزبانی که در فیلد زیر مشخص شده است ارجاع خواهد شد.
अगर सक्रिय किया जाता है, सारे इनकमिंग कॉल को अग्रसारित किया जायेगा होस्ट को जो कि नीचे निर्दिष्ट है अगर आप कॉल में पहले से हैं या अगर आप व्यवधान न डालें मोड में हैं
Dernière mise à jour : 2014-08-20
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
"من شما را جایی پیدا کنید." "جای من می خواهم از طریق حجم نگاه برای اولین بار ، گفت : "آقای پارچه سست بافت پرچمی ، هنوز هم پاک کردن. "تصور کلی اول ، فحش دادن ، و پس از آن ، شما می دانید ، ما می توانیم به دنبال سرنخ. " او سرفه را بر روی شیشه خود را ، به ترتیب آنها را fastidiously ، سرفه دوباره ، و آرزوی چیزی که اتفاق می افتد برای جلوگیری از قرار گرفتن در معرض ظاهرا اجتناب ناپذیر است. سپس او در زمان فحش صدا او را به شیوه ای تفریحانه دست. و پس از آن چیزی اتفاق نیفتاد. درب باز به طور ناگهانی. هر دو آقایان آغاز شده خشونت ، نگاه دور ، و برای دیدن یک ، رها شدند پراکنده چهره گلگون را در زیر کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی خزدار. "ضربه بزنید؟" صورت خواست ، و ایستاده بود خیره. "نه ، گفت :" هر دو آقایان در یک بار. "بیش از طرف دیگر ، مرد من" ، گفت : آقای پارچه سست بافت پرچمی. و "لطفا که درب بسته است ، گفت :" آقای فحش ، irritably. "بسیار خوب ، گفت :" مزاحم ، به عنوان آن در پایین یک صدای جالب متفاوت به نظر می رسید از huskiness پرسش اول آن است. حقوق شما ، گفت : "مزاحم در سابق صدا. "شارژ روشن!" و او از میان رفت و درب را بسته. ملوان ، من باید قضاوت ، گفت : "آقای پارچه سست بافت پرچمی. "فلو سرگرم کننده هستند. شارژ روشن! در واقع. اصطلاح دریایی ، با اشاره به گرفتن او فحش دادن از اتاق ، گمان می کنم. " من با جرات گفتن تا گفت : ". "اعصاب من همه شل به روز است. آن را کاملا به من پرش -- باز کردن درب است که می خواهم " آقای پارچه سست بافت پرچمی لبخند زد اگر او تا به حال شروع به پریدن نیست. "و اکنون" او با آه گفت : "این کتاب. " کسی استنشاقی به عنوان او. "یک چیز مسلم است ، گفت :" پارچه سست بافت پرچمی طراحی یک صندلی کنار که از فحش است. قطعا وجود دارد بسیار عجیب و غریب چیزهایی اتفاق می افتد در iping در طول چند بوده است روز -- بسیار عجیب است. من می توانم در این پوچ البته باور نمی نامرئی داستان -- " گفت : فحش دادن : "این باور نکردنی ،" -- "باور نکردنی است. اما واقعیت باقی می ماند که من تو را دیدم -- مطمئنا دیدم راست پایین آستین او -- "اما آیا می دانستید -- آیا شما مطمئن هستید؟ فرض کنید یک آینه ، به عنوان مثال -- توهم هستند که به راحتی تولید. من نمی دانم اگر شما تا کنون دیده اند یک جادو گر واقعا خوب -- "
bunting. "कृपया उस दरवाजे बंद" cuss ने कहा कि श्री और, क्रोध से. "ठीक है" घुसपैठिया ने कहा, के रूप में यह एक कम आवाज में दिलचस्प बात अलग लग रहा था अपनी पहली जांच के रुखाई से. "सही है आप कर रहे हैं" में घुसपैठिए ने कहा पूर्व आवाज़. "स्पष्ट खड़े हो जाओ!" और वह गायब हो गई और दरवाजा बंद कर दिया. "एक नाविक, मैं न्यायाधीश चाहिए" श्री bunting कहा. "मनोरंजक साथियों, वे कर रहे हैं. स्पष्ट खड़े हो जाओ! वास्तव में. एक समुद्री शब्द है, उसकी हो रही करने के लिए बात "मैं हिम्मत करना इतना" cuss ने कहा कि कमरे से बाहर वापस, मुझे लगता है. ". "मेरी नसों सभी कर रहे हैं ढीला करने के लिए दिन. यह काफी ने मुझे कूद - उस तरह दरवाजा खोलने " श्री bunting मुस्कुराई के रूप में अगर वह नहीं कूद गया था. "और अब," वह एक सांस के साथ कहा, "इन किताबें. " कोई सूँघा के रूप में वह इतना था. "एक बात निर्विवाद है" bunting कहा, एक cuss के बगल में कुर्सी ड्राइंग. "वहाँ निश्चित रूप से बहुत ही अजीब बातें होती iping में पिछले कुछ के दौरान किया गया है दिन - बहुत अजीब है. मैं इस पाठ्यक्रम के बेतुका विश्वास नहीं कर सकता अदर्शन कहानी - " उन्होंने कहा, "यह अविश्वसनीय है," cuss ने कहा - "अविश्वसनीय. मैं - लेकिन तथ्य यह है कि मैंने देखा निश्चित रूप से अपनी आस्तीन नीचे सही देखा लेकिन "तुम किया था - आप कर रहे हैं यकीन है? एक दर्पण मान लीजिए, उदाहरण के लिए - मतिभ्रम इतनी आसानी से उत्पादित कर रहे हैं. मैं अगर तुम कभी एक बहुत अच्छा जादूगार देखा है पता नहीं है - "
Dernière mise à jour : 2019-07-06
Fréquence d'utilisation : 1
Qualité :
Avertissement : un formatage HTML invisible est présent