Hai cercato la traduzione di a greater regulatory catch da Inglese a Persiano

a greater depression .
افسردگي خيلي بزرگتر .

theres a greater demand .
چون درخواستش زيادتره .

in service of a greater good.
. بخاطر يه هدف بزرگتر

who'll make you a greater profit.
چه کسي از قضيه تو سود زيادي ميبره

how can we go to a greater battle?"
چگونه به جنگ بزرگتر برویم؟

a killer without conscience or a greater purpose.
یه قاتل بی وجدان هرگز به هدف بزرگتری نمی رسه.‏

a long labor is associated with a greater risk of transmission.
یک زایمان طولانی با خطر بیشتر انتقال در ارتباط است.

and reclaim the lost lands of gojoseon to establish a greater nation.
و تمام زمينهاي غصب شده گوجوسون رو پس خواهيم گرفت تا ملتي بزرگتر رو بنيان بزاريم

and bestow not favour in order to seek from others a greater return,
بذل و بخشش برای این مکن که افزون‌طلبی کنی. (بلکه برای رضای خدا احسان و صدقه و بذل و بخشش کن). [[«لا تَمْنُنْ»: عطاء مکن. (مَنّ) در اینجا به معنی انعام و اعطاء است (نگا: ص / 39). «تَسْتَکْثِرُ»: افزون می‌خواهی. بیشتر می‌طلبی. فاعل آن ضمیر مستتر (انت) است. جمله فعل و فاعل، حال است. مراد این است که احسانگر برای این ندهد تا بیشتر بگیرد و افزون‌طلبی کند (نگا: روم / 39).]]

states with a smaller energy are better than those with a greater energy.
این احتمالات در نهایت سیستم را به حالت با انرژی کمتر میل می‌دهد.

on his movies and i dont think there can be a greater compliment for an editor .
در فيلمهاش ، و من فکر نميکن تعريفي از اين بهتر برا يک تدوينگر وجود داشته باشه .

and higher oil prices mean a greater incentive to invest in energy r&d.
و قیمت بالای نفت به معنی انگیزه بیشتری است برای سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات انرژی‌های جایگزین.

he's the one who reminds us that we're all part of a greater whole.
او کسیست که به ما یادآوری می کند که ما بخشی از یک کل بزرگترهستیم.

and this time even a greater number, 83 percent of the people, voted with blank ballots.
و این‌بار حتی عده بیشتری از مردم، ۸۳ درصد مردم، رای سفید دادن. و این‌بار حتی عده بیشتری از مردم، ۸۳ درصد مردم، رای سفید دادن.

such a combination of vr and iot combines the powers of each to gain a greater understanding of our problem space.
چنین ترکیبی از vr و iot ترکیبی از قدرت هر یک برای به دست آوردن درک بیشتر از فضای مشکل ما است.

as a result, a greater than normal stimulus is required for depolarization of the membrane to initiate an action potential.
پتاسیم در ایجاد پتانسیل عمل سلولهای عصبی و قلبی بسیار مهم است همچنین در انتقال مواد از غشای سلول.

so that he may reward them in full, and give them a greater increase by his grace. he is verily forgiving and rewarding.
(آنان قرآن را تلاوت می‌کنند، و نماز را می‌خوانند، و بذل و بخشش می‌کنند) تا خداوند اجرشان را به تمام و کمال بدهد، و از فضل خود بر پاداششان بیفزاید. چرا که خدا آمرزگار و سپاسگزار است (و بدیهایشان را می‌بخشاید، و از خوبیهایشان سپاسگزاری می‌فرماید، و مواهبی بدیشان عطاء می‌نماید که به اندیشه و تصوّر در نمی‌آید). [[«لِیُوَفِّیَهُمْ»: متعلّق به (یَتْلُونَ کِتابَ ...)، یا به (لَن تَبُورَ) است. در صورت اوّل معنی آن گذشت. در صورت دوم معنی چنین است: تجارت آنان هرگز زیان نمی‌بیند و نابود نمی‌گردد، چرا که پاداش دهنده ایشان خدا است.]]

children who have lowered levels of zinc have a greater number of instances of diarrhea, severe diarrhea, and diarrhea associated with fever.
اسهال واسهال خونی در کودکان مبتلا به سرخک و آنهایی که در طی چهار هفته گذشته سرخک داشته‌اند، شایعتر و شدیدتر است.

who is a greater wrongdoer than him who fabricates a lie against allah, or denies his signs? indeed the wrongdoers will not be felicitous.
ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغ بسته، یا آیات او را تکذیب کرده، کیست؟ یقیناً ستمکاران، رستگار نخواهند بود.

assuredly the creation of the heavens and the earth is a greater (matter) than the creation of men: yet most men understand not.
آفرينش آسمان و زمين از آفرينش مردم بزرگتر است، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند.