Hai cercato la traduzione di diagnose da Inglese a Persiano

diagnose .
برشناخت کردن .

diagnose, test. medical interns...
مثل تشخيص و ازمايش گرفتن ...انترنهاي پزشكي

we should diagnose him again
باید مجددا بیماری رو تشخیص بدیم

why did she diagnose her that way?
چرا او تشخیص دیگری داده بود؟

but you know that it takes time to diagnose an illness
اما شما میدانید تشخیص یک بیماری زمان میبرد

what's going on here? just how did you diagnose her
اینجا چه خبره؟ چطور تشخیص دادی

how dare you try to diagnose his illness as a mere physician lady
چطور جرأت کردید تلاش کنید به عنوان یک پزشک بی مقدار بیماری او را تشخیص دهید

looking at the face is only one of the ways to diagnose a patient
نگاه کردن بصورت بیمار، تنها، یکی از راههای تشخیص بیماری است

after he wakes up, the physician will diagnose his conditions again
بعد از این که او به هوش آمد، پزشک دوباره وضعیت او را تشخیص میدهد

in particular, emotional symptoms must be present consistently to diagnose pms.
به طور خاص، نشانه‌های عاطفی (روانی) برای تشخیص pms، باید حضور داشته باشد.

there is evidence that points towards the need to quickly treat and diagnose tn.
کاربامازپین باید درمان آغازین برای مبتلایان به نورالژی تری‌ژمینال کلاسیک باشد.

apple has acknowledged the problem and have released ios 5.1.1 to diagnose and address the issue.
# مشکل باتری: البته شرکت اپل مشکل را پیدا کرد و بلافاصله آن را در نسخهٔ (ios 5.1.1) برطرف کرده.

the purpose of screening is to diagnose ovarian cancer at an early stage, when it is more likely to be treated successfully.
# داروهای تحریک‌کننده تخمدان‌ها که برای درمان ناباروری تجویز می‌شود، احتمال بروز سرطان تخمدان از نوع بوردرلاین را افزایش می‌دهد.

so, with one microfluidic chip, which is the size of an iphone, you can actually diagnose 100 patients at the same time.
با یک چیپ ریزمایع که به اندازه یک آیفونه شما واقعا میتونید در یک زمان ۱۰۰ بیمار مبتلا را تشخیص دهید. شما واقعا میتونید در یک زمان ۱۰۰ بیمار مبتلا را تشخیص دهید.

=== examples of global loc application ===one active area of loc research involves ways to diagnose and manage hiv infections.
==== مثالهایی از کاربرد جهانی loc ====یکی از حوزه‌های فعال تحقیقات loc شامل راه‌هایی برای تشخیص و مدیریت ویروس ایدز است.

we diagnose the disease eventually, once it becomes symptomatic, and then we treat the symptom for 10, 20, 30, 40 years.
ما بیماری را در آخرین مرحله تشخیص می دهیم،زمانیکه علائم بیماری ظاهر میشود، و سپس به مدت 140و30و20و10 سال علائم بیماری را درمان میکنیم.

this approach advocates getting all your work done, every day, and if you are unable to achieve it helps you diagnose where you are going wrong and what needs to change.
با برنامه ریزی و اختصاص زمان، درک افراد از زمان در دسترس، افزایش یافته و در نتیجه می‌توانند از زمان خود به صورت هدفمند و سازمان یافته بهره مند شدند.

endoscopic retrograde cholangiopancreatography (ercp) is a technique that combines the use of endoscopy and fluoroscopy to diagnose and treat certain problems of the biliary or pancreatic ductal systems.
کلانژیوگرافی آندوسکوپیک عقب‌گرد یا ای‌آرسی‌پی( "ercp" ) از سرنام انگلیسی (endoscopic retrograde cholangiopancreatography) و به معنی تصویربرداری باجهت مخالف از مجاری صفراوی و پانکراس توسط اندوسکوپی است.

i was part of that united nations initiative called the alliance of civilizations, which was asked by kofi annan to diagnose the causes of extremism, and to give practical guidelines to member states about how to avoid the escalation of further extremism.
من جزوی از عمليات سازمان ملل متحد، به نام اتحاد تمدنها، بودم، كه توسط كوفی عنان درخواست شد كه علل افراط گرایی را بررسی كند، و راهكارهای عملی به اعضای كشورهای عضو بدهد كه چگونه از تشديد افراط ‌گرايي جلوگيری كنند.

there is no single test to diagnose adhd, and many other problems, like anxiety, depression, sleep problems, and certain types of learning disabilities, can have similar symptoms.
هیچ آزمایش واحدی برای تشخیص adhd وجود ندارد و بسیاری از مشکلات دیگر مانند اضطراب، افسردگی، مشکلات خواب و انواع خاصی از اختلالات یادگیری می‌توانند علائم مشابهی داشته باشند.