Hai cercato la traduzione di fangs da Inglese a Persiano

punctures from the fangs
بيشتر شبيه جاي دندونهاي يه جور خون آشامه

fangs got the ball dunk .
فنگ توپو ميگيره دانک کن .

and some very large fangs.
و چندتا دندون خيلي بزرگ

dunk dunk fangs going to dunk .
دانک کندانک کنفنگ داره ميره که دانک کنه .

and the fangs of a snake?
و دندونهاي مار داشته؟

with their claws and fangs they grabbed us .
با پنجهها و دندانهايشان انها مارا چنگ زدند .

fangs search for his parents has become the latest hot topic .
جستجوي فنگ براي والدينش به داغ ترين عنوان تبديل شده .

in the cold , dark night before the battle when the steely fangs of evil .
در يک شب سرد و تاريک ، در شب قبل از مبارزه بزرگ ، وقتي که شيطان .

every other animal is stronger than we are -- they have fangs, they have claws, they have nimbleness, they have speed.
هر حیوان دیگری از ما قویتره. اونها دندان دارند، پنجه دارند، چابکند و سریع. هر حیوان دیگری از ما قویتره. اونها دندان دارند، پنجه دارند، چابکند و سریع.

in adults, the largest two fangs of the lower jaw are so long, the fangtooths have evolved a pair of opposing sockets on either side of the brain to accommodate the teeth when the mouth is closed.
در ماهیهای بالغ دو دندان نیش فک تحتانی جانور آنقدر دراز هستند که برای جایگیری مناسب دندانها در زمانی که دهان ماهی بسته است، دو حفره در دو طرف مغز جانور در مقابل یکدیگر قرار گرفته اند.

so no weapons, no speed, no strength, no fangs, no claws -- how were we killing these animals? mystery number one.
پس نه سلاحی، نه سرعت قابل ملاحظه‌ای،نه قدرتی‌، نه پنجه یا دندانی. ما چطور این حیوانات رو میکشتیم؟معمای شماره۱.

fang yuan snorted.“lord luxiang your boys were naive, and you’re no different. if my head was such an easy target, i’d have long since lost it by now. but where the great god and fang yuni failed, do you think you’ll succeed?”
نیش یوان خرخر کرد. «لرد لوکسیانگ پسرهایت ساده لوح بودند و تو هیچ فرقی با هم نداشتی. اگر سرم به این راحتی هدف بود، خیلی وقت بود که آن را از دست داده بودم. اما جایی که خدای بزرگ و فانگ یونی شکست خوردند، فکر می‌کنید موفق خواهید شد؟»