Hai cercato la traduzione di taxi dispatcher da Inglese a Persiano

dispatcher .
اعزام کننده .

taxi .
باتاکسي رفتن .

taxi!
تاکسی!‏

my taxi .
تاکسيه منه .

hey , taxi .
هي ، تاکسي .

taxi. taxi!
!تاکسي، تاکسي

taxi driver
راننده تاکسی

we take taxi .
با تاکسي ميريم .

hey , taxi taxi .
هي ، تاکسي تاکسي .

speech-dispatcher not running
کد صدا

taxi taxi get in , .
تاکسي ، تاکسي برو تو .

i even took a taxi .
من حتي تاكسي گرفتم .

follow the taxi . what .
برو دنبال تاکسي چي .

and that taxi hit daisy .
و تاکسي با ”ديسي” تصادف کرد .

i can explain . i taxi .
ميتونم توضيح بدم . تاکسي .

a way home by taxi , maybe .
اين پول کرايه تاکسي تا در خونس ، شايد .

had gone outside to get a taxi .
رفت بيرون تا يک تاکسي بگيره .

and the taxi would have driven by .
و تاکسي از کنارشون رد ميشد .

im not going anywhere with you . taxi .
من با تو هيچ جا نميرم . تاکسي .

cant you even follow a guy in a taxi .
نمى‏تونى حتى دنبال كسى برى كه سوار تاكسى شده .