Hai cercato la traduzione di the comedy of error da Inglese a Persiano

the evil-doers are victims of error and madness.
آری که گناهکاران در گمراهی و سردرگمی‌اند

there can be no margin of error .
مه اصلا احتمال خطا ندارن .

it stipulates a sixinch margin of error .
اون 6 اينچ احتياطي از خطا را تصريح ميكنه .

our second type of error is a false negative.
خطای نوع دوم ما منفی نادرست است.

not the worst of errors .
اين يكي از بزرگترين اشتباهات نيست .

so there really was no tolerable margin of error.
پس عملا جایی برای خطا ی ما باقی نمیموند.

the pattern of errors, called the error syndrome, identifies the bit in error.
چون در کد همینگ به منظور تشخیص و تصحیح خطا باید بیتهایی را به کدمان اضافه کنیم.

this is a generally result of simple operational models to compensate for the plurality of error sources.
این اتفاق نتیجه عمومی یک مدل عملیاتی ساده است که در آن منابع خطای متعددی وجود دارد.

however, the use of error correction brings with it the cost of a greatly increased number of required qubits.
درحالیکه استفاده از اصلاح خطا هزینه افزودن تعداد زیادی بیت کوانتومی را نیز همراه دارد.

and we need some type of error correction redundancy to guarantee that we have successfully built what we want.
ما نیاز به تعدادی رزونانس تصحیح خطا داریم تا موفقیت آنچه که می خواهیم بسازیم را تضمين كند.

enables the reporting of errors that occur when javascript code is executed.
گزارش خطاهایی را فعال می‌کند ، که هنگامی کد جاوااسکریپت اجرا می‌شود ، رخ می‌دهد.

===dna damage and mutation===it is important to distinguish between dna damage and mutation, the two major types of error in dna.
تشخیص میان دی‌ان‌ای آسیب دیده و جهش مهم است، این دو حالت دو نوع اصلی از خطا در دی‌ان‌ای هستند.

he said, "my lord, since you have let me go astray. i shall make the path of error seem alluring to them on the earth and shall mislead them all,
شیطان گفت: خدایا، چنانکه مرا به گمراهی و هلاکت کشاندی من نیز در زمین (هر باطلی را) در نظر فرزندان آدم جلوه می‌دهم (تا از یاد تو غافل شوند) و همه آنها را به گمراهی و هلاکت خواهم کشاند.

he said: my lord! because thou hast sent me astray, i verily shall adorn the path of error for them in the earth, and shall mislead them every one,
شیطان گفت: خدایا، چنانکه مرا به گمراهی و هلاکت کشاندی من نیز در زمین (هر باطلی را) در نظر فرزندان آدم جلوه می‌دهم (تا از یاد تو غافل شوند) و همه آنها را به گمراهی و هلاکت خواهم کشاند.

when we do this process, we make two types of errors.
طی این فرآیند، ما دو خطا مرتکب می شویم.

in 2003 jang appeared with actress lee na-young in the comedy "please teach me english", by director kim sung-su.
یک سال بعد از همکاری با چینی‌ها در فیلم کمدی teach me english همراه با خانم lee na-young ظاهر شد.

non-temperature-compensated refractometers underestimate the usg value when ambient temperature increases above 68 °f (20 °c). the amount of error increases as the temperature increases
هنگامی که دمای محیط بیش از 68 درجه فارنهایت (20 درجه سانتیگراد) افزایش می یابد، رفرکتومترهای جبران نشده دما، مقدار usg را دست کم می گیرند. با افزایش دما میزان خطا افزایش می یابد

one could of course also use this chart to determine the minimum hash size required (given upper bounds on the hashes and probability of error), or the probability of collision (for fixed number of hashes and probability of error).
همچنین از این جدول می توان برای تعیین کوچک ترین hash size مورد نیاز استفاده کرد (کران های بالای معین روی hash ها و احتمال خطا)، یا احتمال تصادم (برای تعداد ثابت hash ها و احتمال خطا).

a choice of small sample sizes, though sometimes necessary, can result in wide confidence intervals or risks of errors in statistical hypothesis testing.
انتخاب اندازه نمونه کوچک، اگرچه گاهی لازم است، می‌تواند سبب بازه اطمینان عریض یا خطر اشتباه در آزمون فرضیه آماری شود.

there are two kinds of errors people make when trying to decide what the right thing is to do, and those are errors in estimating the odds that they're going to succeed, and errors in estimating the value of their own success.
مردم وقتی می خواهند تصمیم بگیرند که کدام کار درست است مرتکب دو نوع خطا می شوند. اولین خطا تخمین احتمال موفقیت در کاری است که می خواهند بکنند و دومین خطا در تخمین فایده و سود حاصل از موفقیت است.