Hai cercato la traduzione di transit da Inglese a Persiano

transit .
حق العبور .

transit:
گذر:

in transit
ارسال

transit time .
مدت عبور .

transit time:
زمان گذر:

google transit
کشمش

rapid transit .
حمل و نقل سريع .

transit altitude:
ارتفاع گذر:

altitude at transit:
ارتفاع برحسب گذر:

this is the international transit lounge .
اينم سالن استراحت كنترل بين المللي .

google has made available transit data api.
گوگل انتقال اطلاعات ای پی آی را مقدور ساخته است .

i need your help . i need transit papers .
من به كمكت احتياج دارم ، برگه عبور ميخوام .

its to hit the car , to take them in transit .
بايد به اتومبيل حمله کنيم تا اونها را به ترانزيت ببريم .

call the transit authority , school board , prisons .
با مسئولين حمل و نقل شهري ، مسئولين زندانها و مدارس تماس بگيريد .

mandatory real-name registration for public transit cards
ثبت نام اجباری با نام واقعی برای کارتهای حمل و نقل عمومی

and hiv is actually particularly closely linked to transit.
و اچ آی وی در واقع به ویژه خیلی به حمل و نقل مرتبط است.

free to go anywhere you like in the international transit lounge .
آزادين كه به هر جايي از سالن استراحت كنترل بين المللي برين .

transit city country right now , as i said , i dont know .
ترانزيتشهرکشور همين الان گفتم كه نميدونم .

she came there for the letters of transit . isnt that true , ilsa .
اومده بود برگه های عبور را بگیره درسته ایلسا .

card ride any long beach transit bus for free during school months.
این دانشگاه در شهر لانگ بیچ از ایالت کالیفرنیا واقع است.