Hai cercato la traduzione di transnational da Inglese a Persiano

transnational corporations
شركت‌هاي سهامي ترامليتي

"globalizing women: transnational feminist networks".
* "globalizing women: transnational feminist networks".

a form of anti-islam rhetoric is also on the rise and it's transnational.
شکلی از بیان های ضد اسلامی نیز رو به فزون هستند و این نیز فرا ملی شده است.

and on the flip side, we have transnational islamist extremists doing the same thing across their own societies.
و در آن سوی قضیه، اسلامگرایان افراطی فرا ملی را داریم که دقیقا همین کار را در حال انجام دادن در اجتماعشان هستند.

they're transnational, and they bond around these ideas and narratives and these symbols and these leaders.
آنها فراملی هستند، و آنها گرد این ایده ها و این روایت و این سمبل ها و این رهبران جمع میشوند و به آنها میپیوندند.

how i define the age of behavior is a period of transnational allegiances, where identity is defined more so by ideas and narratives.
نحوه ای که من "عصر رفتار" را تعریف میکنم اینست که این دوره، دوره ی تعلقات فراملی است، که هویت توسط ایده ها و روایت تعریف شده است.

this is a lot of data, and because we wanted to find out who rules the world, we decided to focus on transnational corporations, or tncs for short.
این یک مقدار زیادی از داده است، زیرا ما می‌خواستیم بفهمیم که چه کسی برجهان تسلط دارد؟ ما تصمیم گرفتیم تا بر وی شرکت‌های چند ملیتی تمرکز کنیم که اصطلاحا tnc نامیده می‌شوند.

diaspora politics is the political behavior of transnational ethnic diasporas, their relationship with their ethnic homelands and their host states, as well as their prominent role in ethnic conflicts.
سیاست‌های دایاسپورا، مطالعه رفتار سیاسی دایاسپوراهای قومی فرا ملی، رابطه آنها با سرزمین مادری و دولتهای میزبانشان و نقش مؤثر آنها در مخاصمات قومیتی می‌باشد.

if you look at the rise of far-right fascism across europe of late, you will see some things that are happening that are influencing domestic politics, yet the phenomenon is transnational.
اگر شما را ظهور فاشیسم راست-افراطی در سراسر اروپا را اخیرا در نظر بگیرید، خواهید دید که آن اتفاق هایی که در حال رخ دادن است تحت تاثیر سیاست داخلی است، در عین حال این پدیده فرا ملی است.

and what's needed is a genuine transnational youth-led movement that works to actively advocate for the democratic culture -- which is necessarily more than just elections.
و آنچه که نیازمند است فراملی واقعی است جنبشهایی که جوانان رهبران آن هستند که فعالانه حمایت میکنند از سنت دموکراتیک -- که الزاما باید بیشتر از یک رای گیری باشد.

the old mentality with a capital o, as represented by the nation-state, not yet fully into the age of behavior, not recognizing the power of transnational social movements, got left behind.
و "طرز فکر قدیمی"، که نمایندهء دولت بود، که در زمان "عصر رفتار" نبوده است، و قدرت فراملی و جنبشهای اجتمایی را ناشناخته بودند، عقب ماندند.

although most of the above issues had not reached consensus in the last version of the text (1986), the negotiating states agreed that the code should provide for “equitable” treatment of transnational corporations
اگرچه اکثر موضوعات فوق در آخرین نسخه متن (1986) به اجماع نرسیده بود، کشورهای مذاکره کننده موافقت کردند که آیین نامه باید رفتار «عادلانه» با شرکت های فراملیتی را پیش بینی کند.