Hai cercato la traduzione di victim of, crime da Inglese a Persiano

ever consider a life of crime?
اما ممکنه بشه جلوشون رو گرفت

he went on with a life of crime .
بعد از اينکه از زندان آزاد شد .

who may be the victim of a kidnapping .
چه کس قرباني آدم ربايي خواهد بود .

being a victim of hacking for a change.
با خبرند؛ هکری که خود قربانی هکرها شد!

victim , of course , of a devastating terrorist attack .
کشته شده هاي اين حمله فاجعه آميز .

caspian is not a victim of this savage uprising .
کاسپيان قرباني اين شورش وحشيانه نيست .

and these defendants breathed a life of crime together .
و اين متهمين در يك زندگي جرم آلوده . با همديگه نفس كشيدن .

mr. kim may have been the victim of an abduction himself.
آقاي کيم ممکنه خودش قرباني اين آدم ربايي بوده باشه

scenes of crime will be on their way very shortly , all right .
تيم بررسي صحنه بزودي راه ميافتن ، خب .

lts written that if a victim of the homdai should ever arise .
نوشته اند که اگر يک قربانى هوماداى بيدار بشه .

both women were killed at the hands of men or as victims of honor crime.
هر دو زن بدست مردها کشته شده و قربانی جنایت ناموسی شدند.

"and they have a charge of crime against me, and i fear they will kill me."
«و (از طرفی دیگر) برای آنان بر گردن من (در کشتن شخصی فرعونی) پیامدی بد است، پس می‌ترسم مرا بکشند.»

instead, all they have to do is look up on the list what kind of sentence goes with what kind of crime.
در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است. در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است. در عوض، تمام کاری که باید بکنند این است که به لیست مراجعه کنند که چه حکمی برای چه نوع جرمی است.

" "at his death, he was planning to make a film on stalin, portraying him as a godfather of crime.
او هنگام مرگ در حال برنامه‌ریزی برای ساخت فیلمی در مورد استالین، به عنوان پدرخوانده جنایتکاران بود.

then we were victims of the pri.
و سپس قربانی حزب انقلابی کمونیستی بوده ایم.

"and (further), they have a charge of crime against me; and i fear they may slay me."
«و (از طرفی دیگر) برای آنان بر گردن من (در کشتن شخصی فرعونی) پیامدی بد است، پس می‌ترسم مرا بکشند.»

we're all victims of terrorism.
ما همه قربانیان تروریست هستیم.

article 25, paragraph 3, does apply to the crime of aggression. see also elements of crimes, paragraph 8 of the general introduction
بند 3 ماده 25 در مورد جرم تجاوز اعمال می شود. همچنین به عناصر جنایات ، بند 8 مقدمه کلی مراجعه کنید

the king gives no regard to the degree of crimes committed
پادشاه مراعات مقام هیچ کدام از عاملان جنایت را نکرد

second, we are both responsible for and the victims of our own pollution.
دوم اینکه، هم مسئول آلودگیهایمان هستیم و هم قربانی آنها. دوم اینکه، هم مسئول آلودگیهایمان هستیم و هم قربانی آنها.