Hai cercato la traduzione di wrestling da Inglese a Persiano

wrestling
کشتی

wrestling .
مبارزه .

professional wrestling
کشتی حرفه‌ای

big wrestling fan .
طرفدار بزرگ مبارزه .

i know you dont like wrestling , .
میدونم که از کشتی خوشت نمیاد .

but i have given up wrestling .
ولی من کشتی را گذاشتم کنار .

you went to watch a wrestling match .
تو رفته بودی که یک مسابقه کشتی تماشا کنی .

well , bring her to our next wrestling match .
خب ، بیارش به مسابقه کشتی بعدیمون .

this is called mud wrestling in the rice fields.
به این عمل، کشتی گل الود در شالیزار می گویند.

i'm 13, i must love wrestling, right?
من 13 سالمه بايدم عاشق كشتي كج باشم, مگه نه؟

no dad , you bit me sorry . old wrestling reflex .
نه پدر ، تو من را گاز گرفتي . متأسفم . بازتاب کشتي کج بود .

i got a wrestling match tonight . get out of it .
امشب مسابقه كشتي دارم بي خيال كشتي شو .

and that you want me to be a wrestling servant of you .
و تو می خوای که من با کشتی گرفتن بهت خدمت کنم .

some called it wrestling , others called it something else .
بعضيا اسم اونو گذاشتن کشتي گرفتن بعضيا هم چيز ديگه اي بهش ميگن .

i will always remember wrestling and the great memories we had .
هيچ وقت كشتي و خاطرات خوشي كه داشتيم را يادم نميره .

l was in the forest wrestling with a bear claw when we got the call .
من تو جنگل داشتم با يک خرس کشتي ميگرفتم وقتي شما زنگ زديد .

the wwe hall of fame is a hall of fame for professional wrestling personalities maintained by wwe.
تالار شهرت دبلیو دبلیو ای یک تالار افتخار برای شخصیت‌های کشتی حرفه‌ای دبلیو دبلیو است.

dad , i already told you , i am done wrestling . im done being fake . im done .
پدر ، من قبلا به تو گفتم ، من کشتي هام را گرفتم . من ديگه نميتونم . فقط همين .

now if i recall , youre a wrestler . wrestling aint really fighting , now is it .
تا اونجايي که يادمه ، تو يک کشتي گير بوديکشتي يک مبارزه واقعي نيست ، مگه نه .

in his final wrestling match, in singapore on february 14, 1953, he lost to bert assirati.
سرانجام در آخرین مسابقه اش در ۱۴ فوریه ۱۹۵۳ به برت آسیراتی در سنگاپور باخت.