Hai cercato la traduzione di امپراتوری da Persiano a Inglese

امپراتوری
empire

امپراتوری اینکا
inca empire

رایش واژه ایست برای امپراتوری و کشور.
"riik" is an estonian word for country and realm.

ولی دوره امپراتوری به سر رسیده است.
but the age of empires is gone.

درسته ؟ همراه با زوال سریع امپراتوری تنگ
right?with the rapid decline of the tang empire

در زبان هلندی rijk به معنای امپراتوری است.
in 1817, the museum moved to the trippenhuis.

این به معنی اعلان جنگ به امپراتوری هخامنشی بود.
this meant that sparta was also effectively at war with persia.

امپراتوری روم به رشد و افزایش تجارت اجازه داد.
roman commerce allowed its empire to flourish and endure.

* 1911 - ایتالیا به امپراتوری عثمانی اعلام جنگ داد.
*1911 – italy declares war on the ottoman empire.

چاپو گوزمان مهره سوخته امپراتوری مواد مخدر کالدرون و فاکس بود.
chapo guzmán was fox's and calderon's spoiled drug lord.

* امپراتوری روم در روزگار تراژان به بزرگ‌ترین اندازه خود رسید.
* spread of the roman empire, reaches largest size under trajan.

او برای نوشتن این داستان از ظهور و سقوط امپراتوری روم الهام گرفت.
he later published a possible start of such a book on his website.

اصرار بر اروپایی‌ کردن جانشین شایسته امپراتوری عثمانی توهمی بیش نیست.
(...)

امپراتوری اشکانیان برای چندین سال در نزدیکی مرو در خراسان مستقر بوده است.
the parthian empire was based near merv in khorasan for many years.

بیتینی در آغاز پادشاهی‌ای مستقل داشت و سپس یکی از استان‌های امپراتوری روم گردید.
the two had a long rivalry with one another over which city held the rank of capital.

بومی‌ها مدت‌ها پیش از فتح منطقه توسط امپراتوری اینکا در این ناحیه سکونت یافتند.
before the arrival of the spaniards, the inca empire was involved in a civil war.

"امپراتوری نور: ادیسون، تسلا، وستینگهاوس، و مسابقهٔ برق جهان".
"empires of light: edison, tesla, westinghouse, and the race to electrify the world".

در قرون آخر امپراتوری مسیحیان غربی، امپراتوران بیزانس، امپراتوران یونانی خوانده می‌شدند.
in later centuries, the emperor could be referred to by western christians as the "emperor of the greeks.

under the امپراتوری اول (ابهام‌زدایی), it took the place of prince-architrésorier.
under the first empire, he took the place of prince-architrésorier.

" جستار اصلی: امپراتوری سوئد "جایگاه سوئد به عنوان یک قدرت بزرگ بدون چالش باقی نماند.
===sweden as a great power 1648-1721===sweden's status as a great power did not remain unchallenged.