プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
翻訳の追加
farmacia
داروخانه
最終更新: 2012-12-02 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
¿la farmacia?
ترسیده بودی؟
最終更新: 2016-10-27 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia
en la farmacia
تو داروخانه
en la farmacia.
داروخونه.
- farmacia telegraph.
- از طرف داروخونه اومدم
"farmacia klein"
شرط بندي ها هاي دور سوم مسابقه اشتباه ست يك دقيقه صبر كن، الان اونا رو ميارم
最終更新: 2016-10-27 使用頻度: 1 品質: 参照: Wikipedia警告:見えない HTML フォーマットが含まれています
ve a la farmacia.
برو داروخونه ، دارو رو بگير
- necesito una farmacia.
داره ازش خون ميره، به مراقبت احتياج داره مدارکتون
- sí, es una farmacia.
- آره , اينجا داروخونه ـست
a encontrarnos una farmacia.
ميرم يه داروخونه پيدا کنم.
más allá, hay una farmacia.
يکمي بالاترش يه داروخونه است
¿ve una farmacia cerca?
اين اطراف داروخونه ميبيني؟
- ¿como el de la farmacia?
-مث داروخانه ؟
en esa farmacia no hay nada.
توی داروخانه هم چیزی نیست.
llame a la farmacia, yo...
با داروخونه تماس بگيريد
- lo siento, pero la farmacia...
-ببين،متاسفم،ولي اون داروخانه...
$20, anoche, en la farmacia.
پس "جاني" يکمي از اون پول خرج کرده؟ $20 ديشب توي داروخانه خوردش کرده.
a una cuadra, en la farmacia.
داروخونه. يه کوچه اون طرف تر.
- la farmacia está en la cocina.
داروها توي آشپزخونهست .
ese lugar es una maldita farmacia.
خونه ـش مثل يه داروخونه ميمونه.