検索ワード: جنگ و جدل (ペルシャ語 - 英語)

بحث و جدل .
disputation .

پاسخ جنگ و گریز
fight-or-flight response

بدون جنگ و دعوا .
no offense .

آینده‌ای عاری از جنگ، خون و جدل.
a future free from wars, blood and disputes. a future full of achievements and development.

جنگ و صلح کوچولو .
war and peace , kid .

مدام درحال جنگ و دعوا .
arguing and carrying on .

و وزير جنگ و حاكم موجينجو
the minister of the military with the mujinju governor.

مردم دارند از جنگ و قحطی میمیرند
people are dying from war and shortage.

اما اصلا دنبال جنگ و مبارزه نبود .
and she wasnt looking for a fight , either .

!دیگه نیاز به بحث و جدل بیشتر نیست
no need to tell me any more

ببين کوچولو ، ميخواهي بحث و جدل کني .
if you want a fight , kid i dont want a fight .

زینب صلبی: زنان، زمان جنگ و رویای صلح
zainab salbi: women, wartime and the dream of peace

بدون مقبره ، بدون منظومه جنگ و دليري .
no monuments , no poems of war and valor .

تهي از جنگ و همواره با هم مهربان باشيم .
my friends .

و آنگاه جنگ و هرج و مرج بر آنها نازل می شود
and then war and chaos descend.

جنگ و سوء تغذیه مردم را میکشد همین طور امید را.
war and malnutrition kills people together with hope.

بعد شما پسر رو بدون جنگ و دعوا بهم تحويل ميدين؟
then you'll turn the boy over to me without a fight?

ايول ، اين خيلي باحاله ، بيايد بريم جنگ و چپهشيم .
come on , its great . lets go to war and die .

اين جنگ و دعوا به من مربوط نميشه اين به من مربوط .
this is not my fight this is not .

این "رمز داوینچی" را شبیه "جنگ و صلح" می کند.
it makes "the davinci code" seem like "war and peace."