検索ワード: naming (英語 - ペルシャ語)

so were naming you now .
خوب پس بايد به تو اسم هم بديم .

im naming the baby alyssa .
من اسم بچه را آليسا ميذارم .

exchange-compatible invitation naming
تعویض نام‌گذاری دعوت‌نامه‌های همساز

exchange-compatible invitation & naming
تبادل نام‌گذاری دعوت همساز

i shall be naming a second .
بايد وزيري اختيار کنم .

where are you naming the law and insult nobles
داري از قانون اسم مسبري ، اونوقتبه نجيب زادها توهين مي كني

the americans intercepted a signal from your prison naming him .
آمريکاييها درست در جايي که تو زنداني بودي ، ردش را گم کردند .

it is said that they discussed the naming of the crown prince today.
مي گن كه امروز صحبت از اين بوده كه كي رو به عنوان وليعهد منصوب كنند

now , he breaks tradition and scares all the barons by naming you his second .
حالا اون سنت شکني ميکنه و با ناميدن تو به عنوان وزير خودش . اونا را ميترسونه .

nucleotide strings cannot serve these purposes and a dna based system will therefore require a separate naming system
رشته های نوکلئوتیدی نمی توانند این اهداف را برآورده کنند و بنابراین یک سیستم مبتنی بر dna به یک سیستم نامگذاری جداگانه نیاز دارد

==discovery and naming==flora was discovered by j. r. hind on october 18, 1847.
سیارک ۸ هشتمین سیارک کشف شده‌است که در ۱۸ اکتبر ۱۸۴۷ و در لندن کشف شد.

because it was only generally accepted as a planet in the 17th century, there is no tradition of naming it after a god.
از آنجا که تنها در قرن هفدهم بود که زمین به طور عمومی به عنوان سیاره پذیرفته شد، نام آن برگرفته از نام هیچ خدایی نیست.

specific rules have been established for recognizing, naming and classifying speciesp to avoid redundant descriptions or the use of the same name for more than one species
قوانین خاصی برای شناسایی، نام‌گذاری و طبقه‌بندی گونه‌ها وضع شده است تا از توصیف‌های اضافی یا استفاده از یک نام برای بیش از یک گونه جلوگیری شود.

current taxonomy represents a body of work that has accumulated over the past ,250 years, since the introduction of the binomial naming system by linnaeus in the 1750
طبقه بندی فعلی نشان دهنده یک بدن از کار است که در طول 250 سال گذشته، از زمان معرفی سیستم نامگذاری دوجمله ای توسط لینه در سال 1750 انباشته شده است.

(there were seven inner orbs for the seven wanderers of the sky, and their ordering is preserved in the naming of the days of the week.
(۷ گوی داخلی برای ۷ طبقهٔ آسمان بود و ترتیب آن‌ها در نام گذاری روزهای هفته باقی نگه داشته شده است.

the binomial linnaean naming system (comprising the genus and species name) is well established and broadly used, but it is inherently unstable
سیستم نامگذاری دوجمله ای linnaean (شامل نام جنس و گونه) به خوبی تثبیت شده و به طور گسترده استفاده می شود، اما ذاتاً ناپایدار است.

comparative advertising is an advertisement in which a particular product, or service, specifically mentions a competitor by name for the express purpose of showing why the competitor is inferior to the product naming it.
تبلیغات تطبیقی(comparative advertising) یا همسنجشی، روشی است که در آن برای تبلیغ یک کالا یا سرویس خاص، به طور مشخص نام رقیب برده می شود تا نشان داده شود چرا کالای تبلیغ شده برتر است.

in particular, the resolution of conflicts around priorities in species naming could become rather different. the current principle of collecting all previous literature to establish priority is not practical, because this literature is often only poorly accessible
به طور خاص، حل تضادها در مورد اولویت ها در نامگذاری گونه ها می تواند متفاوت باشد. اصل کنونی جمع‌آوری تمام ادبیات قبلی برای تعیین اولویت عملی نیست، زیرا این ادبیات اغلب در دسترس ضعیف است.

in the following year, he attempted to penetrate south at about 55°w, and explored the eastern side of what is now known as james ross island, discovering and naming snow hill island and seymour island.
او به منظور نفوذ به جنوبگان از "۵۵ ° w" تلاش کرد و سمتِ شرقیِ آنچه که امروزه به عنوانِ جزیرهٔ جیمز راس شناخته می‌شود را کاوش کرد و سپس به کشف و نامگذاریِ جزیره اسنو هیل و جزیره سیمور پرداخت.

c/in particular, the resolution of conflicts around priorities in species naming could become rather different. the current principle of collecting all previous literature to establish priority is not practical, because this literature is often only poorly accessible
ج/به ویژه، حل تعارضات پیرامون اولویت ها در نامگذاری گونه ها می تواند متفاوت باشد. اصل کنونی جمع‌آوری تمام ادبیات قبلی برای تعیین اولویت عملی نیست، زیرا این ادبیات اغلب در دسترس ضعیف است.