検索ワード: processor (英語 - ペルシャ語)

processor
پردازندهcomment

processor .
پردازشگر .

word processor
واژه‌پرداز

data processor .
داده پرداز .

processor(s)
پردازنده) ها (

sound processor
پردازندۀ صداgenericname

central processor .
پردازنده مرکزي .

pa-risc processor
٠گابایت

multi-core processor
پردازنده چندهسته‌ای

cisco - generic processor
cisco - پردازشگر عمومیstencils

add & machine (processor) type
افزودن نوع & ماشین) پردازنده( ‌

cisco - front end processor
cisco - پردازشگر پایانهstencils

cisco - route switch processor
cisco - پردازشگر سودهی مسیرstencils

reconnected the processor. replaced the transformer.
پردازنده رو متصل كردم و منبع تغذيه رو عوض كردم

a superscalar processor is a mixture of the two.
هر دستورالعمل یک آیتم اطلاعاتی را پردازش می کند.

my cpu is a neural net processor , a learning computer .
پردازشگر من از نوع يک پردازشگر با تارهاي عصبييه يک کامپيوتر علمي پيشرفته .

you will have four minutes to enter the code into the microcomputer processor...
شما چهار دقيقه فرصت داريد تا كد مخصوص رو در برنامه

vliw features have also been added to configurable processor cores for soc designs.
ویژگی‌های vliw همچنین به هسته‌های پردازندهٔ قابل پیکربندی برای طراحی‌های soc، اضافه شده‌است.

a digital signal processor (dsp) is specialized for signal processing.
پردازش سیگنالهای دیجیتال (dsp) مخصوص واحدهای منفرد پردازش است.

the processor of strength, having an honorable place with the lord of the dominion,
او (در ادای مأموریّت خود توانا و) نیرومند است، و نزد خداوندِ صاحبِ عرش دارای منزلت و مکانت والائی است. [[«مَکِینٍ»: دارای مکانت و منزلت. برجسته (نگا: یوسف / 54).]]