プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
fang shijie .
فنگ شيجيه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
come on , fang .
بيا ، فنگ .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 2
品質：
dunk fang shijie .
د انک کن فنگ شيجيه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
ah hey , its fang .
هي ، اين فنگه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
fang steals the ball .
فنگ توپو ميقاپه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
okay . then i get fang .
باشه . پس فنگ با ما بياد .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
happy birthday to fang .
تولدت مبارک فنگ .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
fang shijie can join the team .
فنگ شيجيه ميتونه به تيم بپيونده .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
fang shijie the basketball orphan .
فنگ شيجيهبسکتباليست يتيم .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
excuse me . which one is fang shijie .
ببخشيد . کدومتون فنگ شيجيه هستين .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
and someone will need to feed fang while im away .
وقتي من نيستم يكي بايد به فنگ غذا بده .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
at this moment , their spirits have come to fang .
در اين لحظه روح اونها وارد فنگ شده .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
fang will keep playing basketball until he finds his parents .
فنگ به بازي بسکتبال ادامه ميده تا زماني که والدينشو پيدا کنه .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
on the western border , stood the monastery of tzu fang .
در مرزهاي غربي معبدي بنام تزو فانگ قرار داشت .
最終更新： 2011-10-24
使用頻度： 1
品質：
fang yuan snorted.“lord luxiang your boys were naive, and you’re no different. if my head was such an easy target, i’d have long since lost it by now. but where the great god and fang yuni failed, do you think you’ll succeed?”
نیش یوان خرخر کرد. «لرد لوکسیانگ پسرهایت ساده لوح بودند و تو هیچ فرقی با هم نداشتی. اگر سرم به این راحتی هدف بود، خیلی وقت بود که آن را از دست داده بودم. اما جایی که خدای بزرگ و فانگ یونی شکست خوردند، فکر می‌کنید موفق خواهید شد؟»
最終更新： 2022-11-08
使用頻度： 1
品質：
参照：