プロの翻訳者、企業、ウェブページから自由に利用できる翻訳レポジトリまで。
my hobby is to watch movies
سرگرمی من نقاشی است
最終更新: 2021-06-13
使用頻度: 1
品質:
参照:
the microwave cordon bleu hobby kit .
و يک بسته غذاي خوشمزه که به دقت درست شده .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
she got your hobby? that's vindictive.
سرگرميتو ازت گرفت ؟ عجب انتقام بزرگي
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
and the study of clocks is a hobby .
و مطالعه در مورد ساعتها واستون سرگرمي هست .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
no , actually its a hobby i just started .
نه ، راستش عکاسي يک سرگرمي که شروع کرده ام .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
i mean, it's nice. he has a hobby.
منظورم اينه که خوبه !که يه سرگرمي داره
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
a hobby a hobby . you get paid for a job .
يه سرگرمي آره يک سرگرمي ، تو بايد بايت شعل پول بگيري .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
it's not something that is a hobby of mine.
این فقط یه سرگرمی خصوصی برای من نیست، برعکس حسابی شناخته شده ست.
最終更新: 2015-10-13
使用頻度: 1
品質:
参照:
but its a hobby . i mean , you have to work , too .
نه . گفتم نقاشي كشيدن را دوست دارم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
i told you that my hobby was photography and not pottery .
بهتون گفتم که سرگرميم عکاسيه و نه سفالگري .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
and let me tell you something else about my little hobby .
بذار يک چيز ديگع در مورد سرگرمي هاي کوچيگم بهت بگم .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
a handful of close friends and a wonderful hobby shop in my basement.
مشتي از دوستان نزديك و يه مغازهي سرگرمي توي زيرزمينم
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
seems andy�s favorite hobby was toting his wall out into the exercise yard .
به نظر ميرسه که سرگرمي مورد علاق اندي ريختن ديوار سلولش توي زمين تمرين بود .
最終更新: 2011-10-24
使用頻度: 1
品質:
参照:
he later decided to sell the company, which he had started as a hobby, feeling that it was becoming too commercial for him to handle.
گیلیمور شخصیت بسیار خجالتی داشت به طوری که در سال های اول عضویت در پینک فلوید بیشتر در روی صحنه پشت به مردم گیتار مینواخت و میخواند.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
参照:
“genealogy is addictive; it begins as an interest, becomes a hobby, then a passion, and finally an obsession.
از فیلمها یا برنامههای تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است میتوان به فرودگاه ۱۹۷۵ اشاره کرد.
最終更新: 2016-03-03
使用頻度: 1
品質:
参照: