검색어: impresario (네덜란드어 - 페르시아어)

een impresario.
-يه کشف کننده استعداد .

wat zei je impresario ?
اين جريان بوسيدن خيلي بالا گرفته آقاي بيتي ميخواد دوباره دوشنبه منو ببينه

ik ga naar mijn impresario.
. - . بذار ببينمش - !

- met mij als jouw impresario.
-در مورد اينکه من مديربرنامتم .

tony, jij bent m'n impresario.
توني, توني ! تو مدير برنامه ي مني

- het kaartje van 'n impresario.
کارت ویزیت آژانس استعدادیابی "استل" لئونارد

ben je impresario? - wat denk je?
شما مامور دولت هستيد ؟

dat ik nog steeds je impresario ben.
هنوزم منو به عنوان مدير برنامه هات داري هان؟

de impresario, mr. bienstock. - aangenaam.
ايشون مدير ما , آقاي بين ستاک هستن؛ منمسوخوشگله.

ik ben de impresario, niet de nachtwaker!
منو ؟ من مدير برنامه هاي گروهم, نه نگهبان شب.

de impresario die argeloze artiesten belaagt.
خودتو به عنوان پيداکننده استعداد جا مي زني... و روح هاي گرسنه هنرمندان بيچاره رو شکار مي کني.

ik werd net gebeld door m'n impresario.
بچه ها باورتون نميشه -من همين الان با مدير برنامه هام صحبت ميکردم

je hebt een impresario nodig. je bent uitstekend.
تو يه پيشکار ميخواي، تو فوقالعاده اي

volgens je impresario heb je niks tegen bloot.
واو البته اين عاليه مدير برنامه هات گفت تو با لخت شدن مشکلي نداري

ik ga mijn impresario bellen dat ik die rol niet neem.
من بايد به مديرم زنگ بزنم که من نميتونم اين قسمت رو بگيرم

mijn impresario heeft 'n rol voor me geregeld in de film van al pacino.
مدیر برنامه هام توی فیلم جدید "آل پاچینو" یه نقش برام پیدا کرده

je bent 'n betere impresario dan zij maar bij haar hoef ik geen zelfmoord te plegen.
ولي من بايد پيش استلا برگردم برداشت بدي نکن تو بهترين مديري بودي که من تا الان داشتم ولي حداقلش اينه که من نميخوام همين يه ذره مخ ناقصم از سرم بيرون بره