전문 번역가, 번역 회사, 웹 페이지 및 자유롭게 사용할 수 있는 번역 저장소 등을 활용합니다.
번역 추가
corridor
کریدور
마지막 업데이트: 2015-02-10 사용 빈도: 1 품질: 추천인: Wikipedia
corridor .
دالان .
마지막 업데이트: 2011-10-24 사용 빈도: 1 품질: 추천인: Wikipedia
the corridor .
راهرو .
death corridor
name
마지막 업데이트: 2011-10-23 사용 빈도: 1 품질: 추천인: Wikipedia
this deck . that corridor .
اين عرشه . اون راهرو .
if corridor b is dry .
اگه راهروي بي ، خشک باشه .
check the starboard corridor .
اون راهرو را چك كنيد آقاي اندرز .
clear the corridor . come on .
راهرو را خالي كنيد يالا .
southeast corridor near the med lab .
به سمت ورودي فاضلاب .
funneled into this narrow corridor , .
از تنگه باريک عبور کردند .
it s a corridor . number two: .
اين يک راهرو ه شماره دو: .
into that narrow corridor we march .
به طرف دالان باريک خوايم رفت .
keep calm everone , back to the corridor .
همتون با آرامش به سرسرای بزرگ برگردید .
we didnt look through every corridor .
ما همه راهروها را نگشتيم .
somethings in the corridor . to the shelter .
يه چيزي تو راهروست به طرف پناهگاه .
all teachers to the secondfloor corridor immediately .
همه اساتيد فورا به راهرو طبقه دوم مراجعه كنند .
hes at the voiceprint corridor . william donloe .
اون نزديک دستگاه چک کننده صداست . ويليام دونلو .
we keep a few lights burning in the corridor .
ما چند تايي از چراغ هاي توي راهرو را روشن ميذاريم .
confirmed contact . moving fast , over south corridor .
حمله کنين . سريع حرکت کنين .
what do you got down this corridor is the bow , right .
چي پيدا کردي انتهاي اين راهرو سينه کشتيه ، درسته .
