검색어: instead of (영어 - 페르시아어)

instead of .
بجاي .

instead of a .
. سعي نميكني يک شخصيت وارسته .

instead of the king
قضاوت خواهند کرد

and instead of this,
مهم اينه كه با وجو تمام اينها

instead of i am . .
به جاي من باشند .

use dsa instead of rsa
استفاده از dsa به جای rsa

instead of phii the piii .
بجاي اون فيل خسته کننده .

instead of 100 million , .
به جاي 100 ميليون .

instead of 5 days later
پنج روز بعد ، فردا به شکار بره

money instead of sheets .
البته اسکناس به جاي لباس .

choose jang instead of me?
جانگ رو به جاي من انتخاب كرده

instead of that's right!
‏…به جاي‏ - ‏!!درسته -

instead of wealth and power
بجای ثروت و قدرت

and became arrogant instead of...
...و مغرور شدم به جای اینکه

at this hour instead of working?
...کارکردن، میخورید؟

what, you mean instead of his wife?
چرا، منظورت اینه چرا به جای زنش؟

instead of just knowing about food
بجای فقط در مورد غذا دونستن

i have come instead of ms. rezaei
من بجای خانم رضایی آمده ام

& insert spaces instead of tabulators
& درج فاصله‌ها به جای جدول بندها‌

only , instead of evaporating , this solidified .
فقط بجاي اينکه تبخير بشه به اينصورت سفت ميشه .