검색어: no i'm not story (영어 - 페르시아어)

i'm not sure
مطمئن نیستم

rs: i'm not.
ربکا ساکس: نه، اینکار رو نمیکنم.

i'm not kidding.
شوخی نمی کنم.

no, i'm sorry.
نه، متاسفم.

i'm not a fan."
من یک ادم دارای طرفداران سینه چاک نخواهم شد!

i'm not here alone.
من تنها نیستم.

no, i'm just joking.
نه، شوخی کردم

i'm not mentally ill."
گفت، "سوءتفاهم وحشتناکی شده. من بیماری روانی ندارم."

i'm not connecting to them.
من اصلا با اونها ارتباطی برقرار نمیکنم.

and she said, "oh no, i'm not married."
و او گفت: اوه ، نه، من متاهل نیستم.

and i'm not comfortable with that.
و اين منو آزار ميده.

but i'm not ashamed of my self.
اما من از" خود" من شرمند نیستم.

and i'm not paid to come here, no.
و برای آمدن به اینجا پولی به من پرداخت نشده است، نه.

i'm not stupid, you want to kill me
من احمق نیستم تو میخوای منو بکشی

i mean, she knows i'm not a dog.
منطورم اینه که او می دونه که من سگ نیستم.

but torvalds said, "no, i'm not going to do that."
اما تروالدز می‌گه: «نه، من این کار را نمی‌کنم.»

and he said, "i'm not a psychopath."
و او گفت، "من جامعه‌ستیز نیستم."

exactly. because i'm not even touching it.
دقیقاً چون من اصلا بهش دست هم نزدم.

and, you know, i'm not that better off now.
و می‌دونید،‌ هنوز هم خیلی بهتر نیست.

and the truth is, i'm not quite there.
و حقیقت این است که من دقیقا به آنجا نرسیده ام