검색어: requires (영어 - 페르시아어)

%1 requires %2
% 1 به% 2 نیاز دارد@ info: shell

medicine requires love
پزشکی به عشق و علاقه نیاز داره

ethics requires thinking.
اخلاق مستلزم فکر کردنه.

requires talent , hard work .
بايد علاقه داشت و سخت بکوشيد .

%1 requires %2 or %3
% 1 به% 2 یا% 3 نیاز دارد@ info: shell

and if it requires my life .
و در خور زندگي من باشه .

%s account requires authorisation
حساب %s احتیاج به تصدیق‌هویت دارد

(%s) requires the folder set
‏(match-threads) لازم دارد که پوشه تنظیم شده باشد

requires a special skill set.
نياز به مهارت هاي ويژه اي داشته باشه

this process requires extraordinary precautions.
این پروسه، احتیاط بیش تری لازم دارد. این پروسه، احتیاط بیش تری لازم دارد.

this option requires dirmngr > = 0.9.0
این گزینه به dirmngr > = ۰. ۹. ۰ نیاز دارد

(%s) requires a match type string
‏(match-threads) یک رشته‌ی نوع تطابق لازم دارد

data collection and proofreading requires more effort
جمع آوری داده ها و صحه گذاری آنها نیاز به تلاش فراوان دارد

all the godking xerxes requires is this: .
تمام خواسته خدايگان ، خشايارشاه اين است .

note: full article on website requires subscription.
note: full article on website requires subscription.

a building this sophisticated requires an energy source .
ساختماني به اين پيچيدگي نياز به يک منبع انرژي داره .

so in other words, regret requires two things.
بدین ترتیب به عبارتی دیگه، پشیمانی نیازمند دو چیزه.

a reliable volume figure requires a bathymetric survey.
a reliable volume figure requires a bathymetric survey.

==pathophysiology=="m. tuberculosis" requires oxygen to grow.
مایکوباکتریوم توبرکلوزیس برای رشد خود نیاز به اکسیژن دارد.

developing intercultural competence requires self reflection on intercultural experiences
توسعه مهارت های بین فرهنگی مستلزم بازتاب خود بر تجارب بین فرهنگی است