검색어: you can't stop the process (영어 - 페르시아어)

you can't stop it.
نمی‌توانید آن را متوقف سازید.

stop the ocr process
ایست فرایند ocr

no one can stop the aging process...
...هیچ پزشکی قادر به درمان این بیماری مزمن نیست

when you begin the process , .
ما شروع ميکنيم .

i know... no one can stop the aging process...
...میدانم...هیچ کس نمیتواند فرایند پیری را متوقف کند

you have to stop the door.
بايد در رو متوقف كني

some can handle the process. others can't.
بعضي ها ميتونن اثرات فرايند رو تحمل کنن

any more than you can stop the suns from setting .
هيچکس باندازه تو نميتونه خودشو نشون بده .

but you cant stop the change .
اما تو ميتوني مانع تغييرات بشي .

if we can't stop the general, the plan will be failed
اگر جلوي ژنرال رو نگيريمنقشه هامون شكست خواهد خورد

dragonfly , you must stop the hourglass .
سنجاقک تو بايد ساعت شني را متوقف کني .

if you stop , the ghosts will see you .
اگه متوقفش كني ، ارواح تورو ميبينند .

hey stop the bus .
هي اتوبوس را نگه دار .

are you gonna stop the new monsters now .
ميخواي جلوي هيولاهاي جديد را بگيري .

we can't stop the slave trade if we don't wipe out the pirates.
اگر دزدان دريايي رو از بين نبريم نميتونيم تجارت برده رو متوقف کنيم

just dont stop the car .
فقط واينسا .

carter , stop the car .
کارتر ، ماشين را متوقف کن .

ask him to stop the car .
بگو ماشين را نگه داره . ‏ .

just stop , just stop the car .
فقط وايسا ، ماشينو نگه دار .

if they can kill the syphilis, they can stop the contagion.
اگه بتونن سفليس رو درمان کنن در حقيقت بيماري رو درمان کردن