검색어: تئوری (페르시아어 - 영어)

تئوری
theory

سینی تئوری
theoretical plate

اما تئوری بس است.
but enough of the theory.

تئوری رابطه اشیاء
object relations theory

این تنها در تئوری است.
this is just theoretical.

لین موضوع فقط تئوری نیست.
this issue isn't just theoretical.

سه تئوری اصلی در پایین ذکر شده است.
the three main theories are below.

که فکر میکنم ایده و تئوری جالبی باشه.
which i thought was an interesting idea, theory.

یه چیز هست که ارزش داره؛ تئوری قابل فهم!
one is well known: untestable theories.

این همچنین میتواند مذکر باشد در تئوری جاودانگی .
it also happens to be male and, in theory immortal.

شما آموزش های عملی و تئوری زیادی خواهید داشت
there will be many hands-on practices and observations

تئوری کوچک و جالبی درباره طراحی انتزاعی بود.
and there was a little -- an interesting theory about abstraction.

استفان ولفرام: محاسبه ی یک تئوری برای همه چیز
stephen wolfram: computing a theory of everything

حال این تئوری بیش از یک علاقۀ روشنفکرانه برای من بود.
now this theory was of more than just intellectual interest to me.

و 11 سپتامبر یک تئوری توطئه دارد. یک توطئه است.
and 9/11 has a conspiracy theory. it is a conspiracy.

عشق و ازدواج: از طریق لنزهای تئوری های جامعه شناختی
love and marriage: through the lens of sociological theories

می‌توان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد.
"music theory in ancient africa can also be seen in instruments .

پراکندگی فونون الکترونی در تئوری جرم موثر مورد بررسی قرار می گیرد.
electron-phonon scattering is studied within an effective-mass theory.

ارزیابی یک مداخله مبتنی بر تئوری شخص محور برای ارتقای رفتارهای سلامت
evaluation of a person centered, theory based intervention to promote health behaviors

از لحاظ تئوری کران پایین نمایی برای خانواده‌ی الگوریتم‌های dpll اثبات شده است.
theoretically, exponential lower bounds have been proved for the dpll family of algorithms.