검색어: أجسادهم (아랍어 - 페르시아어)

...يعرون أجسادهم
...آنان جشم خود را به نمايش مي گذارند

-أنا حررت أجسادهم
من اونا رو از يه زندان پر از درد

أن أجسادهم تهاوت
بدن هاشون دیگه کار نمیکرد

ثمّ يمـزق أجسادهم،
و بعدش بدن رو کاري ميکنه

فدنس "ابوللو" أجسادهم
پريام: صدمه ديدن

أجسادهم تلتف حول أرواحهم
آدم‌هايي كه اطرافشون هستن

-هل تدفنّ أجسادهم هُنا؟
همشون اينجا دفن شدن؟ آره.

انت حتى لم تترك لي أجسادهم
تو حتي من رو با جنازه هاشونم تنها نذاشتي

مع أنابيب تخرج من أجسادهم...
اونا از بدنشون مايع برداشتن

يموت الناس عندما تبلى أجسادهم
آدما وقتي بدنشون قابل استفاده نباشه، مي ميرن

أجل، لكن ليس في أجسادهم الراهنة.
درسته ، اما نه واسه محافظت از بدن فعلی ـشون

أجسادهم تحمل علامة يا (مولاي)
بدنشون يه علامت داره،قربان

لكنهم يعتبروا معتقلين داخل أجسادهم.
فقط توي خودشون گير افتادن

لكي يشعر بالحياة وهي تفارق أجسادهم؟
تا احساس کنه که زندگي از بدنشون خارج ميشه؟

في مقبرة مصنوعة من أجسادهم نفسها
در مقبره اي ساخته شده از بدنشون

فنحن نثقب أجسادهم بطلقاتنا و نَمْلَؤُهَا برصاصنا
ما سوراخشون ميکنيم و با سرب پرشون ميکنيم.

حتى يمكنكما الحصول على بعض الأعضاء من أجسادهم
تا از اعضاي بدن اونها استفاده کنيد

أرسلي أجسادهم إلى الجحيم وأجلبي لي رؤوسهم.
جسدهاشون رو بفرست به جهنم و سرهاشون رو برام بيار

إستمرّ رجال الأمن بدفع الناس مستغلّين قوة أجسادهم
سربازان به راندنشان ادامه ميدادند از نيروي بدنشون استفاده ميکردند

إن أجسادهم آمنة، إن قتلتني لن تعثر عليهم قط.
جاي جنازه هاشون امنه. اگه منو بکشي، هيچوقت نميتوني پيداشون کني.