검색어: choose to do the right things (영어 - 페르시아어)

i tried to do the right thing .
من سعي ميکنم که کار درست را انجام بدم .

yeah , but about all the right things .
هيچي به نظر مياد يک چيزي ميخوني .

he was trying to do the right thing.
اون داشت کارِ درستي ميکرد

he was only trying to do the right thing .
پسره فقط سعي ميکرد کار درست را انجام بده .

always do the right thing .
هميشه کار درست را انجام ميده .

i'm asking you to do the right thing.
ازتون ميخوام کار درست رو انجام بدين

because it took the will to do the right thing.
زيرا نيت انجام كار درست را دارا بود.

no , but i trusted him to do the right thing .
نه . اما من معتقدم که اون کار درست را انجام ميده دارم خودم را از مهلکه نجات ميدهم .

to do the right thing . i love those moments. .
که يک کار درست بکني عاشق اون لحظات هستم .

lm sure youll do the right thing .
مطمئنم که کار درست را ميکني .

all i ever tried to do for him was the right thing , .
فقط ميخواستم کار درست را براش انجام بدم .

do the right fucking thing for joe , yeah .
كار درستي را انجام دادي جو ، آره .

it does seem really hard to get consumers to do the right thing.
به نظر خیلی سخت نمیاد که مشتری‌ها رو به کارِ درست دعوت کنیم.

the right thing to do?
بهترين كاره؟

be smart . do the right thing . just like in .
زرنگ باش . کار درست را انجام بده دقيقا مثل .

have l done the right thing .
کار درستي کردم .

he says hes waited as long as he can for batman to do the right thing .
اون گفت تا وقتي بتونه منتظر بتمن ميمونه تا کار درست را انجام بده .

for courageously doing the right thing
برای انجام دادن کارهای شجاعانه

am i doing the right thing?
به نظرت كار درستي انجام مي دم؟

funny even though you always say and do the right thing , .
عجيب است ، هميشه حرفهايت را بجا ميگويي و به آنها درست عمل ميکني .