검색어: english weather is unreliable,to say the least (영어 - 페르시아어)

to say the least .
کمترينش اينه .

to say the least , yeah .
بالاي ليست . هان .

and , honey , to say the least .
:و عزيزم خلاصه بگم .

daily life in our country is, to say the least, under extraordinary, exceptional circumstances.
زندگی روزمره در کشور ما این است که بیشتر در زیر شرایط غیر قابل انتظار و عجیب ، دوام بیاوریم.

and so all of us have this remarkable brain, which is poorly understood to say the least.
و همه ما این مغز اعجاب انگیز را داریم که لااقل میتوانیم بگوئیم که دانش ما در مورد آن خیلی کم است.

all i know is , my mom used to say the same thing .
همه ي چيزي که يادمه اينه که ، مادرم از يک تيکه کلام استفاده ميکرد .

i get to say the last word , not you . go .
من بايد حرف آخر را بزنم نه تو .

are you trying to say the principle of taehaksa?
مي خواهي قوانين تي هاكسا رو به من يادآوري كني؟

they want to respond. they want to say the same thing.
آنها میخواستند که واکنش نشان دهند. آنها میخواهند چیزی را بگویند.

who was to say the machine , endowed with the very spirit of man .
چرا كه او قصد داشت بگويد كه انسان . استحقاق وجود داشتن را ندارد .

suffice it to say the enemyis getting stronger and uglier. .
دشمن داره قوي ميشه و زشتتر ، کاريکه بايد بکنيم .

if you write a story , you only have to say the word castle , and you could see .
هر موقع يک داستان بنويسي فقط ميتوني از كلمه قلعهاستفاده كني ، اون وقت فقط ميتوني .

they used to say the pen is mightier than the sword. i think the camera is.
می گن که " قلم قوی تر از شمشیره". من فکر میکنم دوربین قوی تره.

as howard loves to say, "the mind knows not what the tongue wants."
همانطوریکه "هوارد" خیلی علاقه دارد به گفتنش، "ذهن می داند نه آنچه که زبان می خواهد."

and i can remember, actually, when i got the phone call to congratulate us, to say the movie was a go, i actually threw up.
یادم میاد اون موقه که به من زنگ زدن و تبریک گفتن برای شروع پروژه من واقعا بالا آوردم ‌

and by parallel summary, i want to say the same thing about technology, about entertainment and design, because i think the issues are very similar.
و می‌خواهم همین نکته را به طور خلاصه در مورد تکنولوژی، سرگرمی، و طراحی نیز مطرح کنم، چون من معتقدم که این موضوعات بسیار به هم شبیهند.

" he went on to say, "the fa did not agree with the deal that was going on, so we will now meet again qpr and try to come to an agreement.
هنریکه آلمیدا کایسیستا ناسنتس با نام کامل مهاجم اهل کشور برزیل است که در شهر برازیلیا آن کشور و در تاریخ به دنیا آمده‌است.

so therefore, we get a lot of complaints every single week -- complaints including one we get very often, which is to say the very title, "infinite monkey cage," celebrates the idea of vivisection.
بنابراین، ما هر هفته کلی شکایت دریافت میکنیم -- بنابراین، ما هر هفته کلی شکایت دریافت میکنیم -- یکی از شکایتهایی که معمولا از ما میکنند اسم برنامه " قفس بینهایت میمون "، است که یکی از شکایتهایی که معمولا از ما میکنند اسم برنامه " قفس بینهایت میمون "، است که از ایده به دام انداختن حیوانات و آزمایش کردن روی اونها، حمایت میکنه.

... as opposed to say "the godfather" ... which there's something operatic about it, classical, even the clothing and the cars.
* در فیلم رفقای خوب، شخصیت‌ها ۳۰۰ بار از کلمهٔ "f" استفاده می‌کنند که برای یک فیلم، بسیار زیاد است.