검색어: instruments (영어 - 페르시아어)

measuring instruments
ابزارآلات اندازه‌گيري

we play musical instruments.
ما آلات موسیقی می نوازیم.

same faces , same instruments .
همون قيافهها ، همون سازا .

here . ill carry the instruments .
سازها را من ميارم .

2007* "how aircraft instruments work.
۲۰۰۷* "how aircraft instruments work.

and your children are playing instruments.
و بچه های شما سازهای کلاسیک می زنند

i have the instruments to cut someone open .
وسايلي براي جراحي باز . يک نفر دارم .

just a minute . let me get some instruments .
يك دقيقه صبر كن . من براي اين منظور ابزار خاص دارم .

and the instruments are essentially working backwards.
و این ابزارها به صورت اساسی عقب افتاده هستند.

it's like hurry, build your instruments.
به نظر باید برای ساختن ابزارهایمان عجله کنیم.

my only instruments are [an] altimeter and time.
تنها ابزارهای من ارتفاع سنج و ساعت هستند

i brought all the instruments , but forgot the key .
همه وسايلم اين تو هستن اما کليدرو فراموش کردم .

out here with no instruments, no monitors, no anaesthetic.
. اونم اينجا بدون هيچ ابزاري ، نه نمايشگري ، نه بيهوشي

all the instruments, they just-- i think they went down.
تمام دستگاه ها، همشون یک دفعه -‏ فکر کنم قطع شدن.‏

let me carry one of the instruments . oh , thank you .
اجازه بدين يکي از سازا را من بيارم . ممنون .

globally, we have policies, international instruments, work leaders.
در دنیا ما خط مشی سیاسی داریم، دستگاه‌های بین‌المللی داریم، برای کارمان رهبر داریم.

our vessel was three days out of tahiti when our instruments malfunctioned.
، کشتي ما سه روز بود که از هائيتي خارج شده بود . وقتي که وسايلمون دچار نقص فني شد

"music theory in ancient africa can also be seen in instruments .
می‌توان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد.

in hospitals, for new medical instruments; in streets for traffic control.
در بیمارستان ها، برای دستگاه های پزشکی جدید; در خیابان ها برای کنترل ترافیک.

you've got these long instruments, and you're working off your centerline.
شما این ابزارهای دراز را دارید و باید که بروی یک خط مرکزی حرکت کنید.