검색어: office of deeds (영어 - 페르시아어)

office of homeland security.
اداره امنيت ملي

executive office of the president.
دفتراجرایی ریاست جمهوری امریکا.

the office of the king's command
اون رو به دفتر دستورات پادشاه دادم

the records of deeds are made public,
و آنگاه كه نامه‌ها زهم بگشايند،

for now, i will use the office of general.
فعلا ما از دفتر ژنرالاستفاده مي کنيم

when the records [of deeds] are unfolded,
و آنگاه كه نامه‌ها زهم بگشايند،

the office of the president at the southern wall .
در دفتر رئيس جمهور ضلع جنوبي .

is the office of the president of hudsucker industries .
دفتر رئيس صنايع هادساکره .

nicked it of filchs office , of course first year .
از دفتر فيلچ سال اول .

and whoever is given his record of deeds behind his back –
اما هر كس كه نامه‌اش از پشت سر داده شود،

so whoever is given his record of deeds in his right hand –
اما آن کس که (در آن روز) نامه اعمالش به دست راست دهند.

indeed i knew that i will encounter my account [of deeds].’
«من به‌راستی گمان (شایسته‌ی ایمان) داشتم که بی‌گمان حسابم را ملاقات خواهم کرد.»

all that they do is noted in (their) books (of deeds):
هر كارى كه كرده‌اند در دفترهاست.

u.s. environmental protection agency, office of solid waste, january 2008.
u.s. environmental protection agency, office of solid waste, january 2008.

then, as for him who is given his record [of deeds] in his right hand,
اما آن کس که (در آن روز) نامه اعمالش به دست راست دهند.

and each and everything they have done is noted in (their) records (of deeds).
هر کاری را که کرده‌اند، در کتابها و نامه‌های اعمال (با دست فرشتگان مأمور، ثبت و ضبط و) موجود است. [[«الزُّبُرِ»: کتابها (نگا: قمر / 43). مراد نامه‌های اعمال و پرونده‌های کردار و رفتار و گفتار انسان است که توسط فرشتگان مأمور و مراقب، نگارش و نگاهداری می‌گردد (نگا: انفطار / 10 و 11 و 12).]]

so baekjae has internal offices of
و بيك جا اين دفاتر داخلي رو داره:

to the offices of an expert in ancient artifacts .
به دفترهاي يک حرفه اي . توي آثار باستاني .

you have reached the offices of dr . norman roth. .
شما با دفتر دکتر راث تماس گرفته ايد .