검색어: rule out (영어 - 페르시아어)

rule .
حکومت کردن .

edit rule
ویرایش قاعده

home rule .
حکومت داخلي .

dst rule:
قاعدۀ dst:

i dont rule out .
، انوف عزيز .

move rule down
حرکت قاعده به پایین

fifth rule .
قانون پنجم .

one rule , jake .
جيک ، يک قانوني .

we can't rule that out.
ما نميتونيم دستور اخراجشون رو بديم

love can rule out baekjae and rules.
عشق ميتونه به باک جائ حکم کنه

add filter rule
اضافه کردن قاعده‌ی صافی

little guys rule .
قوانين کوچولوها .

rule number one: .
:قانون شماره يک .

rule about fraternization .
در مورد دوستي وجود نداره .

& expire rule automatically
& انقضای قاعده‌ به طور خودکار‌

that he knew about this picture l dont rule him out .
كي چيزي هم درباره اين عكسها ميدونسته آره ، اين را بعيد نميدونم .

well , that rules you out , pip .
پس شامل حال تو نميشه ، پيپ .

we cant rule out other robots proximity to the death of dr . lanning .
ما نميتونيم . رباط را به مرگ دکتر لانينگ بي زبط بدونيم .

something like rule 30, for example, turns out to be a really good randomness generator.
یک چیزی مثل قانون 30، برای مثال، مشخص می شود که یک تولید کننده خوب اعداد تصادفی است.

if lactate levels are less than 35 mg/dl and the person has not previously received antibiotics then this may rule out bacterial meningitis.
اگر سطح لاکتات کمتر از ۳۵ mg/dl باشد و شخص قبلاً آنتی‌بیوتیک دریافت نکرده باشد، آن‌گاه این نشانه احتمالاً وجود مننژیت باکتریایی را رد می‌کند.