검색어: پنهان کردن range (페르시아어 - 영어)

پنهان کردن .
cache .

اونا منو پنهان کردن .
they hid me .

من عاشق ایده پنهان کردن چیزی ام.
and i love the idea of something hidden.

نشان دادن یا پنهان کردن نوار ابزار
show or hide toolbar

پنهان کردن نوار منو به صورت پیش‌فرض.
hide the menubar by default.

مردي مثل او براي پنهان کردن من مناسبه .
with great respect , a man like him could blow my cover .

نشان دادن/پنهان کردن نوار ابزار پنجره
show/hide the window toolbar.

نشان دادن/پنهان کردن نوار وضعیت پنجره.
show/hide the window statusbar.

براي پنهان کردن سم دادگي جسد رو دزديدي؟
to conceal the poisoning, you stole the body?

از آن جهت که ديگر چيزي براي پنهان کردن ندارم .
to tell you i no longer have any pretense to keep up .

اين يك نوع پنهان كردن هست .
hidden within .

اين رو قبلا در گذشته پنهان کردن چه اشتباهي کردي ؟
it's already buried in the past. what could go wrong?

نشان دادن/پنهان کردن دکمه‌های لغزش قاب گالری تصویر.
show/hide the image gallery pane scroll buttons.

نشان دادن یا پنهان کردن پنجره‌های واشوی ناخواسته از این وب‌گاه
show or hide unrequested popup windows from this site

براي پنهان كردن و فراري دادن موك روسو
about hiding away mok rasoo and his people.

فكر ميكردم كه پنهان كردن عشقم نسبت به تو
i thought that by hiding my love for you,

براي پنهان كردن شكستهاهر چيزي رو ميشه تغيير داد
to hide the failure, anything can be disguised.

ولی این نصیحت را از من بپذیرید، پنهان کردن احساسات اصلاً فکر خوبی نیست.
take it from me. under the bed is not a good hiding spot.

این کلمه از لفظ لاتین "latere" به معنای پنهان کردن گرفته شده است.
it is derived from the latin "latere" ("to lie hidden").

اون براي پنهان کردن خودش از دست جاسوسان هن در گوگوريو فقط نخست وزير و فرمانده را با خودش آورده.
he only brought the prime minister and the commander to hide himself from the han spies in goguryeo.