Je was op zoek naar: addicted (Engels - Perzisch)

addicted to cold .
سرد مزاجي .

i became addicted .
به اونجا اعتياد پيدا کردم .

because i am addicted to it .
چون بهش معتادش شده ام .

yeah . sue says im addicted to it .
آره ، به چيزي اشاره کردي که من بهش عادت کردم .

are you kidding im addicted to it .
شوخي ميكني من به اون معتاد شده هستم .

youre addicted to it . no , im not .
کي ميخواي لخت شدن را متوقف کني . بزودي .

me too . im addicted to it . whats your favourite .
منم همينطور ، من معتادشم چيز دلخواهت چيه .

they get you addicted to the perfect lipstick or nail polish .
اونا تو را معتاد ميکنن به ماتيک لب و واکس ناخن .

now this is a very rare cancer, this brd4-addicted cancer.
این یک سرطان خیلی نادره. این سرطان وابسته به brd4.

the problem lies with us: we've become addicted to experts.
مشکل در ما نهفته است ، ما به کارشناسان معتاد شده ایم.

a total of 100 addicted men visited the welfare organization's addiction treatment centers.
هنگام مراجعه نتایج نمونه آزمایشات خون و ادار آنها مثبت بود.

information addiction is a condition whereby the diagnosed is addicted to the hit of pleasure and stimulation from information.
اعتیاد اطلاعاتی عبارت است از استفاده بیش از حد از اطلاعات به طوری که شکل اعتیاد به خود بگیرد.

these are opium-addicted people on the roofs of kabul 10 years after the beginning of our war.
اینها مردمی آلوده ومعتاد به تریاکند در پشت بامهای شهر کابل 10سال پس از آغاز جنگ.

"my experience with ... pornography that deals on a violent level with sexuality, is once you become addicted to it ...
* ۱۵ ژانویه: کتی کلنر ۲۱ ساله:در خوابگاه چی امگا واقع در دانشکاه ایالتی فلوریدا خواب بود که با چماق ضربه خورد.

she explained on her show: "i always felt that the drug itself is not the problem but that i was addicted to the man.
این برنامه با برنامه پرطرفدار دانا هیو رقابت می‌کرد و در ظرف کمتر از یک سال به یکی از پرطرفدارترین برنامه‌ها تبدیل شد.

when i was a kid, i loved to draw, and the most talented artist i knew was my mother, but my mother was addicted to heroin.
دوره کودکی، عاشق نقاشی بودم، و با استعدادترین هنرمندی که می‌شناختم مادرم بود، اما مادرم معتاد به هروئین بود.

then, when i graduated from caltech, the ibm p.c. came out, and i got addicted to the ibm p.c. in 1981.
بعد از فارغ التحصیلی از caltech، کامپیوترهای ibm آمدند. و من در سال 1981 به کامپیوترهای شخصی ibm معتاد شدم.

yeho is a distant relative to a king in a small kingdom. even though he is a distant relative, his house was very poor, and his mother was addicted to gambling. one day north empire asked for princess sooyoung to be a concubine of an old emperor because she was known for her beauty. but the king really loved his daughter so instead he ordered yeho’s older sister to disguise as princess sooyoung and marry the old emperor.
یهو یک خویشاوند دور از یک پادشاه در یک پادشاهی کوچک است. با اینکه از اقوام دور است، خانه اش بسیار فقیر بود و مادرش به قمار معتاد بود. یک روز امپراتوری شمالی از پرنسس سویونگ خواست تا صیغه یک امپراتور پیر شود، زیرا او به زیبایی مشهور بود. اما پادشاه واقعاً دخترش را دوست داشت، بنابراین در عوض به خواهر بزرگتر یهو دستور داد که به عنوان پرنسس سویونگ مبدل شود و با امپراتور پیر ازدواج کند.