Je was op zoek naar: administrator (Engels - Perzisch)

administrator
سرپرست

administrator .
فرمدار .

& administrator mode
٠حیط رو٠یزی خود را پیکربندی کنید.

system administrator
مدیر سیستم

administrator-defined
تعریف‌شدۀ سرپرست

administrator , were at war .
رئيس ، ما در جنگ هستيم .

virtual mailbox (administrator)
نامه‌دان مجازی) سرپرست (

dim screen for administrator mode
comment

he says the relief administrator...
...او میگه که مدیر امداد

please contact your system administrator.
لطفاً ، با سرپرست سیستم خود تماس بگیرید.

pity... as an adjutant relief administrator...
...افسوس... به عنوان معاون مدیر امداد

i came down here as a relief administrator
به مقام مدیر ارشد تنزل مقام پیدا کردم

but you came as an adjutant relief administrator
ولی شما فقط آجودان مدیر ارشد هستید

please ask your system administrator for assistance.
لطفاً از مدیر سیستم خود کمک بخواهید.

and appoint a relief administrator and an assistant
و یک مدیر جانشین و یک دستیار تعیین کنند

the administrator does not allow sharing with samba.
سرپرست ، اجازۀ اشتراک با samba را نمی‌دهد.

were you the relief administrator during this plague?
آیا تو در خلال این طاعون مسئول امداد بودی؟

i've already spoken to the hospital administrator,
. من با مديريت بيمارستان هم صحبت کردم

i am not a reporter , i leave by the administrator .
من گزارشگر نيستم من از مدير ساختمان اجازه گرفتم .

contact the administrator of the server for further assistance.
برای مساعدت بیشتر ، با سرپرست کارساز تماس بگیرید.